نظریه نسبیت عام همه ما برای یکبار هم که شده گذرمان به ساعتفروشی افتاده است و ساعتهای بزرگ و کوچک را دیده ایم که روی ساعت ده و ده دقیقه قرار دارند. ولی هیچگاه از خودمان نپرسیده ایم چرا؟ انیشتین در نظریه نسبیت خاص با حرکت شتابدار و یا با گرانش کاری نداشت. اولین موضوعات را در نظریه نسبیت عام خود که در 1915 انتشار یافت مورد بحث قرار داد.نظریه نسبیت عام دید گرانشی را بکلی تغییر داد و در این نظریه جدید نیروی گرانش را مانند خاصیتی از فضا در نظر گرفت نه مانند نیرویی بین اجرام ، یعنی برخلاف آنچه که نیوتن گفته بود !در نظریه او فضا در مجاورت ماده کمی انحنا پیدا میکرد. در نتیجه حضور ماده اجرام ، مسیر یا به اصطلاح کمترین مقاومت را در میان منحنیها اختیار میکردند. با این که فکر انیشتین عجیب به نظر میرسید میتوانست چیزی را جواب دهد که قانون ثقل نیوتن از جواب دادن آن عاجز می ماند.سیاره اورانوس در سال 1781 میلادی کشف شده بود و مدارش به دور خورشید اندکی ناجور به نظر میرسید و یا به عبارتی کج بود !
نیم قرن مطالعه این موضوع را خدشه ناپذیر کرده بود.بنابر قوانین نیوتن می بایست جاذبه ای برآن وارد شود. یعنی باید سیاره ای بزرگ در آن طرف اورانوس وجود داشته باشد تا از طرف آن نیرویی بر اورانوس وارد شود.در سال 1846 میلادی اختر شناس آلمانی دوربین نجومی خودش را متوجه نقطه ای کرد که ? لووریه? گفته بود و بی هیچ تردید سیاره جدیدی را در آنجا دید که از آن پس نپتون نام گرفت.نزدیک ترین نقطه مدار سیاره عطارد به خورشید در هر دور حرکت سالیانه سیاره تغییر میکرد و هیچ گاه دوبار پشت سر هم این تغییر در یک نقطه خاص اتفاق نمیافتاد.اختر شناسان بیشتر این بی نظمی ها را به حساب اختلال ناشی از کشش سیاره های مجاور عطارد می دانستند !مقدار این انحراف برابر 43 ثانیه قوس بود. این حرکت در سال 1845 به وسیله لووریه کشف شد بالاخره با ارائه نظریه نسبیت عام جواب فراهم شد این فرضیه با اتکایی که بر هندسه نااقلیدسی داشت نشان داد که حضیض هر جسم دوران کننده حرکتی دارد علاوه برآنچه نیوتن گفته بود.وقتی که فرمولهای انیشتین را در مورد سیاره عطارد به کار بردند، دیدند که با تغییر مکان حضیض این سیاره سازگاری کامل دارد. سیاره هایی که فاصله شان از خورشید بیشتر از فاصله تیر تا آن است تغییر مکان حضیضی دارند که به طور تصاعدی کوچک می شوند.اثر بخشتر از اینها دو پدیده تازه بود که فقط نظریه انیشتین آنرا پیشگویی کرده بود. نخست آنکه انیشتین معتقد بود که میدان گرانشی شدید موجب کند شدن ارتعاش اتمها می شود و گواه بر این کند شدن تغییر جای خطوط طیف است به طرف رنگ سرخ! یعنی اینکه اگر ستاره ای بسیار داغ باشد و به طوری که محاسبه می کنیم بگوییم که نور آن باید آبی درخشان باشد در عمل سرخ رنگ به نظر میرسد کجا برویم تا این مقدار قوای گرانشی و حرارتی بالا را داشته باشیم، پاسخ مربوط به کوتوله های سفید است.دانشمندان به بررسی طیف کوتوله های سفید پرداختند و در حقیقت تغییر مکان پیش بینی شده را با چشم دیدند! اسم این را تغییر مکان انیشتینی گذاشتند. انیشتین می گفت که میدان گرانشی شعاع های نور را منحرف میکند چگونه ممکن بود این مطلب را امتحان کرد.اگر ستاره ای در آسمان آن سوی خورشید درست در امتداد سطح آن واقع باشد و در زمان کسوف خورشید قابل رؤیت باشد اگر وضع آنها را با زمانی که فرض کنیم خورشیدی در کار نباشد مقایسه کنیم خم شدن نور آنها مسلم است. درست مثل موقعی که انگشت دستتان را جلوی چشمتان در فاصله 8 سانتیمتری قرار دهید و یکبار فقط با چشم چپ و بار دیگر فقط با چشم راست به آن نگاه کنید به نظر می رسد که انگشت دستتان در مقابل زمینه پشت آن تغییر جا میدهد ولی واقعاً انگشت شما که جابجا نشده است!
دانشمندان در موقع کسوف در جزیره پرنسیپ پرتغال واقع در آفریقای غربی دیدند که نور ستاره ها به جای آنکه به خط راست حرکت کنند در مجاورت خورشید و در اثر نیروی گرانشی آن خم می شوند و به صورت منحنی در می آیند. یعنی ما وضع ستاره ها را کمی بالاتر از محل واقعیش میبینیم.ماهیت تمام پیروزیهای نظریه نسبیت عام انیشتین نجومی بود ولی دانشمندان حسرت می کشیدند که ای کاش راهی برای امتحان آن در آزمایشگاه داشتند.ـ نظریه انیشتین به ماده به صورت بسته متراکمی از انرژی نگاه می کرد به همین خاطر می گفت که این دو به هم تبدیل پذیرند یعنی ماده به انرژی و انرژی به ماده تبدیل می شود. E = mc?دانشمندان به ناگاه جواب بسیاری از سؤالها را یافتند. پدیده رادیواکتیوی به راحتی توسط این معادله توجیه شد. کم کم دانشمندان متوجه شدند که هر ذره مادی یک پادماده مساوی خود دارد و در اینجا بود که ماده و انرژی غیر قابل تفکیک شدند.تا اینکه انیشتین طی نامه ای به رئیس جمهور آمریکا نوشت که می توان ماده را به انرژی تبدیل کنیم و یک بمب اتمی درست کنیم و آمریکا دستور تأسیس سازمان عظیمی را داد تا به بمب اتمی دست پیدا کند. برای شکافت هسته اتم اورانیوم 235 انتخاب شد. اورانیوم عنصری است که در پوسته زمین بسیار زیاد است. تقریباً 2 گرم در هر تن سنگ! یعنی از طلا چهارصد مرتبه فراوانتر است اما خیلی پراکنده.در سال 1945 مقدار کافی برای ساخت بمب جمـع شـده بود و ایـن کار یعنی ساختن بمب در آزمایشگاهــی در ? لوس آلاموس ? به سرپرستی فیزیکدان آمریکایی ? رابرت اوپنهایمر ? صورت گرفت. آزمودن چنین وسیله ای در مقیاس کوچک ناممکن بود. بمب یا باید بالای اندازه بحرانی باشد یا اصلاً نباشد و در نتیجه اولین بمب برای آزمایش منفجر شد. در ساعت 5/5 صبح روز 16 ژوئیه 1945 برابر با 25 تیرماه 1324 و نیروی انفجاری برابر 20 هزار تنT.N.T آزاد کرده دو بمب دیگر هم تهیه شد. یکی بمب اورانیوم بنام پسرک با سه متر و 60 سانتیمتر طول و به وزن 5/4 تن و دیگری مرد چاق که پلوتونیم هم داشت. اولی روی هیروشیما و دومی روی ناکازاکی در ژاپن انداخته شد. صبح روز 16 اوت 1945 در ساعت 10 و ده دقیقه صبح شهر هیروشیما با یک انفجار اتمی به خاک و خون کشیده شد. با بمباران هیروشیما جهان ناگهان به خود آمد، 160000 کشته در یک روز وجدان خفته فیزیکدانها بیدارر شد! ? اوپنهایمر? مسئول پروژه بمب و دیگران از شدت عذاب وجدان لب به اعتراض گشودند و به زندان افتادند.انیشتین اعلام کردکه اگر روزی بخواهم دوباره به دنیا بیایم دوست دارم یک لوله کش بشوم نه یک دانشمند!
چندی پیش شخصی عنایت کرده و نظری مبنی بر عقلانی نبودن گفته های ما ارائه داده بودند.
اولا من از این دوست عزیز تشکر می کنم که مطالب ما را با دقت خوانده اند.
ثانیا جواب من این است که :
اگر بشر قادر به درک و فهم و تحلیل وقایع ماورایی میشد که دیگه چیزی بنام ماورا و ماورای فکر بشر وجود نداشت.
شامگاه امروزفرصت مناسبی است که ماه را در نزدیکی خوشهی پروین مشاهده کنید. البته برای رصد این رویداد به صورت مقارنه، شما رصدگران می بایست تا صبح روز شنبه 30 شهریور منتظر بمانید.
در حالیکه برای اولین بار در تاریخ پرواز شاتل های فضایی دو شاتل به طور همزمان آماده پرتاب و روی سکوها قرار گرفته اند چینی ها خود را برای سومین پرواز سرنشین دار خود آماده می کنند
با توجه به اهمیت رصد هلال بحرانی ماه شوال در روز 29 رمضان
از نظر شرعی و از نظر علمی، در این فرصت کوتاه به بررسی
وضعیت رصدی این هلال در نیمروز و شامگاه روز سه شنبه
9 مهرماه 1387 پرداخته و رصدگران را به برنامه ریزی دقیق و
صحیح برای موفقیت هر چه بیشتر برای رؤیت این هلال ترغیب
می نماییم.
تیم بین المللی اخترشناسان رصدخانه مدارگرد اسا (ایکس ام ام نیوتون) قسمتی از ماده گمشده عالم را آشکار کردند.
23 درصد را ماده تاریک و 72 درصد باقیماده را انرژی تاریک تشکیل میدهد. با این حال هنوز نیمی از ماده باریونی هنوز شناخته نشده است. تمام ستارگان، کهکشانها و گازهای میان ستارهای قابل رویت در جهان نیمی از ماده باریونی لازم را تشکیل میدهد. دانشمندان پیشبینی کردند که گاز در آن دمای بالا، پرتو ایکس با انرژی پایین ساطع میکند ولی آنقدر فراوانی آن کم است که رصد آن دشوار خواهدبود.
بررسی هایی که بر روی رصد خانه خورشیدی نقش رستم صورت گرفت و نیز کتیبه های میخی اختر شناسی که از 2500 سال پیش و هم زمان با عصر هخامنشی به دست آمده است،نشان میدهد که هیچ یک از آگاهی هایی که تا این جا درباره ی حرکت های خورشیدی بیان شد از دیدگاه دانشمندان آن روزگار پنهان نبوده است.
اختر شناسان 2500 سال پیش قاعده های حرکت های خورشید ،ماه یا ستارگان و دوره های ساروسی را استخراج کرده بودند و پدیده های آسمانی از قبیل خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی را پیش بینی میکردند و در کتیبه ای از زمان داریوش اول حتی محل دیده شدن آن تشخیص داده شده است.
کاری که امروزه در ایران تنها از عهده ی چند تن از دانشمندان اختر شناس بر می آید ،دانشمندانی که جانشین اختر شناس بزرگ هخامنشی به نام"نابوریمانو"هستند.کتیبه ها نشان می دهند که در سال های میان 522-529 و همزمان با پادشاهی"کمبوجیه"فعالیت علمی او آغاز شد و کتیبه ی معروف"کمبوجیه400 "در رصد ماه و مشتری و زهره و زحل و مریخ(ناهید و کیهان و بهرام)یادگار دانش خلاق اوست.در این متن رصد دقیق ماه و سیاره ها و محاسبه های مربوط به طلوع و غروب آنها به دقت نوشته شده است؛به طوری که نمی توان مراتب تحسین خود را از آ محاسبه های شگفت انگیز پنهان داشت.
کتیبه ها حاکی از آن است که در سال های 540-440 پیش از میلاد و همزمان با نیمه ی نخستین دوره ی هخامنشی(330-550 پ.م)دانش اختر شناسی به حدی از پیشرفت خود رسیده بوده است که در همه ی سرزمین های تابعه ی ایران هخامنشی تاثیر و گسترش شگرف داشته است.در مصر مو جب تجدید حیات و شکو فایی نجوم و هندسه میشود ودا نشمندی ایرانی در زمان داریوش اول به مصر اعزام ومامور تشکیل و تا سیس فرهنگسراها و تجدید سازمان کتابخانه ها بنیاد های علمی در مصر میشود.
گزارشهای یونانی از قرن ششم پیش از میلاد حاکی ازسفرهای دانشمندان یونانی به ایران است .در میان این گروه نام "فیثاغورس " نیز به چشم می خورد اینان در انتقال دانش واندیشه ازشرق به غرب نقشی قابل توجه داشته اند .به گزارش هرودت این گروه مفهوم قطبها و آفتاب سنج و تقسیم دوازده گانه ی روزو شب و کار کردن با رصدخانه ی خورشیدی وساعت خورشیدی را با خود به یونان بردند و در اسپارت آفتاب سنج یا رصد خانه ای خورشیدی ساختند که علاوه بر اعتدال های بهاری و پائیزی و انقلاب های تابستانی و زمستانی،ساعات روز را هم نشان میداد .
در سال 530 پیش از میلاد و همزمان با آغاز پادشاهی کمبوجیه ،دانش اختر شناسی در بابل ودر میان دورود(بین النهرین)شکوفا شد .در این دوره نظریه های ماه و سیاره ها و نظام کبیسه کردن سال استخراج می شود و برای رصد اجرام آسمانی تلاش های بسیارصورت می پذیرد .رصد مشتری که در زمان کمبوجیه آغاز شده بود منجر به تدوین نظریه ی حرکت سیاره مشتری شد که در زمان داریوش اول منتشرگردید.نظریه های گردش زحل و مریخ به دنبال آن تنظیم و تدوین شد .
در زمان حمله ی اسکندر ،برادرزاده ی ارسطو تعدادی از متن های نجومی را به در خواست عمویش برای او به یونان گسیل داد،اما اسکندر و جانشینان متن هایی را که پیش بینی ها و محاسبه های یاد شده در آن براسش اهمیت داشت گزیتش و رونویسی می کردند و بقیه ی کتیبه ها که از نظر ایشان بی فایده و بی ارزش بوده است ،به نابودی کشیده شدند .پس از اسکندر بناهای علمی به معبدو کاهنان دینی به اداره امور آن گمارده شدند.اختر شناسی وپیش بینی گردش اجرام آسمانی تبدیل به غیب گویی و رمالی و فال بینی شد .دانشمندان از کرسی های علمی خود پا ئین کشیده شدند و آنانی که خود را واسطه میان زمین و آسمان می دانستند بر آن جایگاه پرارزش تکیه زدند ودر این خاک گروهی از مردمان ساده اندیش نیز دوام و استحکام آنان را فراهم ساختند.ساده دلانی که گمان می کردند بین زندگی روز مره ی خود و گردش کوکب ها ارتباطی وجود داردو سرنوشت زندگی آینده ی خود را از این فریب کاران جویا می شدند و کاهنان نیز که خودرا نماینده ی نیروهای
آسمانی معرفی می کردند چه ستم ها و چه سوء استفاده هایی که از این مردم بخت برگشته نکردندو نبردند ودر این میان بیشتر از همه ستمی بود که به جان و روان دانشوندان به دانش و فرهنگ ایران زمین رسید.
بررسی رصدخانه خورشیدی نقش رستم این نظریه ی قدیمی که :آغاز سال هخامنشی روز اول مهر ماه بوده است ،را تایید می کند.سال هخامنشی، سال خورشیدی حقیقی واز اعتدال پائیزی تا اعتدال پائیزی بعدی بوده است.
جشن بزرگ آنان جشن مهرگان بوده است که در اول مهر ماه و همزمان با جشن های سال نو ویا پیروگاهشماری اوستایی در ماه مهر انجام میشده است. سازو کارهای دقیقی برای سنجش نزدیک شدن به آغاز ستل نو در رصد خانه ی خورشیدی نقش رستم طراحی وتعبیه شده است .
پس از مهرگان، جشن نوروز بزرگترین جشنهای سالیانه ی آنان بوده است.افتاب سنج های رصد خانه نقش رستم هم چنین این واقعیت مهم را نشان میدهد که بر خلاف عقیده ی رایج ،ایرانیان باستان از واحد هفته استفاده می کرده اند . نام های ماه های هخاننشی به طوری که در سنگ نبشته داریوش در بیستون و هم چنین در لوح های گلی کشف شده در تخت جمشید،شناخته شده است در جدول روبرو آمده :
ماه امروزی- ماه هخامنشی -تلفظ دقیق
مهر -باگایادی- bagayadi
آبان -ورکزن -varkazana
آذر- آثریا- athriadiya
دی -آنامک- anamaka
بهمن- سامیا- saima
اسفند -ویاخنا- viyakhana
فروردین- آدوکانیش- adujanaisha
اردیبهشت- توراواهار- thuravahara
خرداد -تایگرچی- thaigarchi
تیر- گرماپد- garmapada
مرداد- درن باچی -darnabachi
شهریور- کار با شیا- karbashia
محققان بخش تکنولوژی ناسا بر این باورند که در 10 سال آینده دانشمندان قادر به مطالعه سیارات ناشناختهای به اندازه زمین خواهند بود که در برخی از آنها حیات گیاهی نیز وجود دارد که بسته به رنگ خود سیاره، زرد، نارنجی و یا قرمز است.
مرکز توجه محققان بر روی راههایی است که گیاهان نور را جذب میکنند و از آن ماده قندی میسازند. منبع این نور از ستاره مرجع یا در نتیجه تاثیر فیلترهای گازی موجود در جو است. برای مثال، اُزُن پرتو فرابنفش را جذب میکند و به همین خاطر این پرتو به زمین نمیرسد. کیانگ توضیح میدهد:"آن چه که مهم است، طیف تعداد ذرات نور است. بر روی زمین این ذرات در ناحیه قرمز قرار میگیرند و به همین خاطر گیاهان سبز هستند".
بر روی زمین گیاهان نور آبی را به علت انرژی بالای آن و نور قرمز را به دلیل تعداد زیاد ذرات آن جذب میکنند. در نور خورشید نورهای قرمز و آبی بیش از حد نیاز انرژی ایجاد میکنند؛ به همین دلیل گیاهان بر روی زمین به انرژی بیشتر نیاز ندارند. بنابراین بیشتر نور سبز را منعکس میکنند و به همین خاطر سبز به نظر میآیند. سیارهای مانند زمین که به دور ستارهای به بزرگی و دمای خورشید میگردد، بیشتر تمایل به جذب نورهای آبی و قرمز و کمتر تمایل به جذب نور سبز را دارد. اما ممکن است در سیارههای دیگر طیفهای نوری دیگری غالب باشند. در این صورت رنگی مانند قرمز ممکن است مورد نیاز نباشد و در این صورت این رنگ بیشتر بازتاب شده و در نتیجه سیاره قرمز به نظر میآید.
عوامل موثر دیگر عبارت هستند از نقش لایه اُزُن، دیاکسید کربن، بخار آب، چگونگی واکنشهای شیمیایی توسط پرتوهای ستارهای، آمادگی ستاره برای تشعشع ناگهانی نیروی خورشید، میزان آب موجود در سیاره، میزان نوری که به سطح میرسد، گازهایی که توسط خود گیاهان ایجاد میشوند و ... . به همین دلیل مدل کامپیوتری پیشرفتهای مورد نیاز است.
مدوز میگوید:"در سیارهای که تنها توسط قسمت کوچکی از اُزُن محافظت میشود، باعث شگفتی است که حیات به هر شکلی وجود داشته باشد. تنها احتمال دارد که حیات در قسمتی که «مکان مناسب» باشد و در حدود 3 متری زیر سطح قرار دارد، محافظت شود. برای سیارهای که به دور ستارهای خنکتر از خورشید ما میگردد، این مکان مناسب در 9 متری زیر آب قرار دارد. در گذشته تصور بر این بود که اندک سیارهای است که به دور ستارهای بگردد. ولی امروزه با پیشرفت تلسکوپها تعداد زیادی از سیارههای بزرگ و هم اندازهی مشتری کشف شده است. احتمال میرود که حیات به شکل باکتری بر روی این سیارههای عظیم وجود داشته باشد.
جهت افزایش سرعت لود شدن عکسها حجمشان را کوچک کردیم.
برای مشاهده اندازه ی واقعی هر عکس روی آن کلیک کنید.