سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک برگ آب می آورد

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

 یگ برگ او میاوو 

اوسونَه سنا کِردَه دَس دِ گِردنا کردَه حلوای غزل پختُم ور روغِن خر پختُم وَ پیش زینبی نادُمی زینبی بِنِخواردی، یَک برگِ او میاوو ، بِِگِرِفتُمی وَ بُزی بُزی دا، بزی بزی مُور پُشگِلِ دا، پشگِل وَزِمِی دادُم، زمی مور گندمَکِ دا، گندمک وَ آسیا دادُم، آسیا مور آردَکِ دا ، آردَک وَ تِغار دادم، تغار مور خِمیرَکِ دا ، خمیرک وَتِنور دادم، تِنور مور گُوردَکِ دا،گوردک وَبابا دادم، بابا مور خرمای دا، خرما وآخون دادُم ،آخون مور کتابِ دا، کتاب وَخدا دادُم، خدا مور هَف کلید بهش دا،اِی در وَکِردُم یَکِ نِبو، او در وا کِردُم یَکَ نِبو ... بالاخِرَه دِرِ هفتمی که وا کِردُم دیدُم یَک مرغِ وُ یَک خروس آش مِپِزَن ،هِی مِگَن بیا بُخُو، مِگُم نَمِیُم، هی مگن بیا بخو، مگم نمیم انگش دون جِه زِدُم  کِه دیدُم خروس مِگَه: کش کش که پدر مادرت دِرو تخت بهش خودت دِ کلیدون بهش.                                                                                

                                       


آفتاب

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

 

بیا تا راه بسپاریم به شوی سرزمین هایی که در آن هرچه بینی ببکر ودوشیزه است

ونقش رنگ و رویش هم بدین سان از ازل بودست

که چونین پاک وپاکیزه است

-

بسوی آفتاب شاد صحرایی

که نگذارد تهی از خون گرم خویشتن جایی

بیا بر بی کران سبز و مخمل گونه دریا

 اخوان ثالث

 

لحظه ی من در راه است و امشب بشنوید از من

امشب آب اسطوره ای را به خاک ارمغان خواهد کرد

امشب سری از تیرگی انتظار بدر خواهد آمد

امشب لبخندی به فراترها خواهد ریخت

بی هیچ صدا زورقی تابان ،شب آب ها را خواهد شکافت

زورق ران توانا که سایه اش بر رفت و آمد من افتاده است که چشمانش گام مرا روشن می کند

که دستانش تردید مرا میشکند

پاروزنان از آن سوی هراس من خواهد رسید

گریان به پیشبازش خواهم شتافت

در پرتو یکرنگی ،مروارید بزرگ را در کف من خواهد نهاد

از سهراب


عدل

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

عدل دارد ملک را قایم نه دین

خداوند به داوود می گوید به امت خود بگو پادشاهان عجم اگر چه آتش پرست بودند اما چون عدالت و راستی را پیشه خود ساخته بودند کم اتفاق می افتد که وقتی نام آن ها را می برند جز به نیکی از آن ها یاد کنند در سایه ی دادگری و درست کرداری آنان سال ها جهان آبادان بود و مردم از نابسامانی و غم فراغت داشتند.


اطلاعاتی پیرامون نژاد لرها

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

چیزی که واضح و روشن است ،اینست که بررسیهای زبان شناسی و فرهنگی، نشان دهنده پیوستگی قومی لرها با دیگر اقوام ایرانی به ویژه شعبه پارسی است. لران قدیمی ترین قبایل آریایی ایران زمین می باشند که از روزگاران کهن در نواحی غرب وجنوب غرب و در امتداد دامنه های زاگرس ساکن بوده و هستند ...

برای مطالعه باقی متن بر روی ادامه مطلب کلیک کنید


تون

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

دستگاه پارچه بافی قدیم که در خانه ها زنان به بافت پارچه های مختلف اقدام می کردند .


خربزه دزدان

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

خربزه دزدان

عارفی بود که سالها ی طولانی به عبادت خدا مشغول بود  و به جایی رسیده بود که هر روز سفره ای از طرف خدا و انواع غذا فرستاده می شد روزی خدا این شخص را امتحان کرد و غذا برایش نیامد و آن عارف گرسنه ماند  از عبادتگاه خارج شد و از کنارمزرعه ی گندمی گذشت چشمش به گندم ها افتاد و در حالت گرسنگی چند دانه گندم از خوشه ای جدا کرد و خورد وبعد با خود گفت این گندمی که خوردم مال من نبودو چرا من چنین اشتباهی کردم و مال مردم را خوردم و در همان جا دست به آسمان بلند کرد و گفت خدایا مرا به خاطر کار اشتباهی که کردم در همین دنیا مجازات کن و و خطایم را به آخرت میفکن. در همان موقع این مرد تبدیل به گاوی شد و سربه زمین های زراعتی مردم برداشت وشروع کرد به خوردن محصولات کشاورزی . تا اینکه خبر به داروغه دادند و گفتند گاوی بزرگ در صحرا پیدا شده که بی صاحب است و زمین های مردم را خراب کرده و محصولاتشان را خورده است داروغه دستور داد و گاو را آوردند به خانه داروغه و در طویله بستند و داروغه گفت این گاو زمین هر کس را خراب کرده  بیاید و گاو را ببرد و در کارها از او استفاده کند .مردم زیان دیده هر روز می آمدند و گاو را برای شخم می بردند و کارهای خود را انجام می داد ند سال هاگذشت و گاو پیر شد گاو را سر بریدند و سر گاو را که استخوان ها یش باقی بود را به عنوان چول قزک یا مترسک برسر چوبی کردند و در یک مزرعه خربزه کار گذاشتند شبی یک عده دزد آمدند که در تاریکی خربزه دزدی کنند چند خربزه باز کردند و ناگهان صدای خنده ی بلندی را شنیدند ترسیدند و از مزرعه بیرون رفتند تعجب کردند دیدند کسی که در این اطراف نیست برگشتند و شروع کردند به باز کردن خربزه از  بوته ها دوباره صدای خنده برخاست  باز از زمین بیرون رفتند صدا خاموش شد هفت بار این اتفاق افتاد تا اینکه دیدند این صدا از سر گاوی است که برسرچوب گذاشته شده .دزدان خربزه ها را گذاشتند و دست از دزدی کشیدند و رفتند به پیش پیغمبر و موضوع را تعریف کردند و از پیغمبر خواستند که راز این کار را بگوید پیغمبر دورکعت نماز خواند و از خدا خواست که سر را به حرف دربیاورد. بعد از دعا پیغمبر از سر پرسید تو که هستی؟گاو گفت من عابدی بودم که صدها سال در بلندای کوه عبادت خدا را انجام می دادم و یک روز دست دراز کردم و چندانه گندم مردم را خوردم و خدا برای مجازاتم مرا تبدیل به گاو کرد که سال ها طولانی کارهای سختی انجام می دادم و این سرانجام کار بد و حرام و خوردن مال مردم بود.دزدانی که در آنجابودند از کارهای زشت خود پشیمان گشتند و برای جبران آن از پیغمبر خدا کمک خواستندو آن گاو هم براثر دعای پیغمبر به حالت انسان برگشت و به توبه و عذر خواهی و عبادت خدا مشغول گشت.


چراغ برات

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

شعبان و براتی

از جمله عید های با اهمیت و مورد احترام مردم نیمه ی شعبان است ، در پانزده شعبان تولد حضرت مهدی (ع) لحظه ی غروب شمع ومولک(پنبه ی چرب شده ای که بر چوب کوچکی پیچیده شده) روشن می کنند و در گوشه ها و اطراف منزل می گذارند تا همه جا منور شود . چراغ تمام اتاق های خانه را روشن می کنند. شب نیمه ی شعبان مانند شب نوروز مردم پلو ماهی درست می کنند و به تبرّکی آن را میل می کنند. شیرینی و نقل و شکلات در سر خیابان ها و کوچه ها پخش می کنند .

 در مهدیه گناباد مراسم با شکوهی برگزار می شود واز همه ی مردم با شیرینی وشکلات وشربت پذیرایی می شود ونمایش ومراسم مولودی انجام می گردد.

مراسم براتی چراغ برات قبل از نیمه شعبان مراسمی سنتی ودینی است که در ماه شعبان  برگزار می شود، مردم به قبرستان وگلزار شهدا می روند وکسانی که در طول سال گذشته  عزیزی را از دست داده اند بعد از ظهر روزهای یازده ودواز ده وسیزده رجب برسرخاک حاضر می شوند قالی وقالیچه می اندازند وسبد های میوه وبشقاب های حلوا وشله زرد وخرما شکلات و شیرینی را روی آن می چینند واز کسانی که آمرزش می طلبند پذیرایی می کنند و اشخاص دیگر سر خاک  می روند و فاتحه می خوانند . و اقوام  مرده صدقه های زیادی از قبیل  پول یا خوراکی برای شادی روح امواتشان و به فقرا می دهند .


قیام مازیار

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

به دنبال شکست شگفت انگیز وبحث برانگیز حکومت ساسانی، که بیشتر یک تخریب ازدرون بود تا ازبیرون، تازیان رفته رفته بربیشتر سرزمین ایران چیرگی یافتند وبا استفاده ازبرگزیدگان ووابستگان خود حکومت را درجای جای ایران دردست گرفتند و بیشتر به وسیله حکام جور پیشه‌ی خود وبا زور شمشیر، زبان وفرهنگ خود را برمردم رنج دیده‌ی ایران تحمیل می‌کردند. ادامه این روند طی سال‌های پس از سقوط ...

برای مطالعه باقی متن بر روی ادامه مطلب کلیک کنید


مردم شناسی در قرآن

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

 

ویکی از آیات قدرت الهی خلقت آسمان ها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبان ها و رنگ ها ی شما آدمیان که دراین امور نیز ادله ی صنع و حکمت حق برای دانشمندان عالم آشکار است.(22روم)

(آن خدا یی را تسبیح وستایش گویید که)زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورد(یعنی آدم را از نطفه و نطفه را او آدمی برانگیخت) و زمین را پس ازفصل خزان و مرگ گیاهان باز(به نسیم جانبخش بهارش)زنده گرداندو همین گونه شمارا هم (پس از مرگ زنده کند) واز خاک بیرون آورد.19روم

ویکی دیگر از قدرت های خدا این است که(پدر) شما آدمیان را از خاک خلق کرد سپس به (توالد)بشری (منشعب و نژادهایی مختلف)شدید در همه روی زمین منتشرگشتید.20روم

-و باز یکی از آیات الهی آنست که برای شما ازجنس خودتان جفتی بیافریدکه در برابر او آرامش یافته و با هم انس گیریدو میان شما رافت و مهربانی برقرار فرموددر این امر نیز (که در حقیقت پایه ی زندگیو آسایش و خوشی و بقای نوع برآن است )برای مردم با فکرت ادله ی علم و حکمت حق آشکار است.21روم

و بندگان (خاص) خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع وفروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آن ها خطاب(و عتابی)کنند با سلامت نفس و (زبان خوش)جواب دهند.فرقان 63


قلعه گیسور

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/28 12:54 عصر

 

 

 

 

 

 

 

 

 


<   <<   16   17   18   19      >