سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رنگ شناسی

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

رنگ در معماری داخلی

  

بررسی تاثیر متقابل روانشناختی رنگها در کاربرد هنری رنگ اهمیت بسزایی دارد و استفاده متناسب از هر رنگ می تواند کاربرد ویژه ای در طراحی داخلی داشته باشد.
شکوه و جلوه هر رنگ در کنار رنگ دیگر، اثر واقعی خود را نشان می دهد و هر رنگ نسبت به رنگ دیگر میزان تیرگی یا روشنی اش بهتر نمایان می شود. تغییر دادن این ترتیب طبیعی ، ناهماهنگی رنگها را به دنبال دارد و استفاده از این ترکیب ناسازگار، می تواند تغییرات زیادی در دکوراسیون داخلی به وجود آورد.
هر رنگ دارای 3 صفت تغییر پذیر است: فام ، درخشندگی و پرمایگی. فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله رنگی ( از قرمز تا بنفش) معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مریی مشخص می کند. قرمز، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند، جزو رنگهای اصلی نیز به شمار می آیند.     و.............


عکس ماه

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر


معماری نوین

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

 

سنگ روان در خدمت معماری نوین                                            

 


 

     بتن که میزان تولید آن بالغ بر 8/3 بیلیون مترمکعب در سال تخمین زده می شود، به علت دارا بودن خواص و ویژگی های ممتاز و نیز در دسترس بودن مصالح آن، پس از آب، پرمصرف ترین ماده روی زمین به شمار می رود. بتن در همه جا موجود است و در یکصد سال اخیر، استفاده از آن در ساخت بناهای مسکونی و اداری، پیاده روها، راه ها و جاده ها و نیز انواع مختلف ساختمان های فنی عملکردی از قبیل کارخانه ها، پارکینگ ها، متروها، فرودگاه ها، پل ها، سدها، سیلوها، سازه های دریایی، رآکتورهای اتمی و سازه های مقاوم در برابر انفجارات و زلزله، مقبولیتی همگانی پیدا کرده است.


بلند ترین پل جهان

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

پل میلائو   اثر نورمن فوستر


بلند ترین برج دنیا در دوبی

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

بلند ترین برج دنیا

 


طراحی داخلی

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

دکوراسیون

                                    طراحی داخلی چیست؟

 

 

طراحی داخلی (Interior Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه­سازی فضاهای داخلی ساختمان­ها به منظور انجام فعالیت­های روزمره یعنی زندگی و کار است.

بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می­شود. این فضاها محیطی را ایجاد می­کنند که پاسخ­گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیت­های ما در آن صورت می­گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می­بخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین می­توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت­های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار می­دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی...........


مرکز طراحی شارپ

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

گروه معماری Alsop

مرکز طراحی شارپ

تورنتو-کانادا

 

یک المان شهریبرای حفظ کردن چشم انداز شهری با تغییری جدیدی که در فضای خود انجام داد، فضایی عمومی بازووسیعی را درزیر خود به وجود آورده است.

 

 ساختمان که درسطح مرتفعی قرارگرقته در ادامه طرح گسترش کاج هنروطراحی اونتاریو است، با پوسته که با پیکسل های سیاه وسفید پوشیده شده و با 12 پایه رنگی در 26 متری بالای خیابانی قرار گرفته که به جامانده ازدوران ویکتوریا وخیابان مدرن اسپک است.قرار گرفتن ساختمان در سطح بالای زمین فضایی جدید را به وجود آورده است وجریان کسل کننده شهری را در آن منطقه بهبود بخشیده است. 

ساختمان که از دو طبقه شامل فضاهای کارگاه هنری وفضای آموزشی است ، برای سهولت ارتباط به ساختمان اصلی دانشکده به وسیله هسته مرکزی؛ که شامل آسانسورها وپله ها می باشد وعلاوه برآن پله های فرار نیز تعبیه شده است. سیرکولاسیون که درهسته مرکزی جریان دارد، وبا تاًمین 4 ورودی جدید باعث به هم پیوستن دو نیمه کالج شده است وثبات لازم را در کل ساختمان به وحود آورده است.

 

فضای مرکزی توسط 4 تالار در برگرفته شده است، ورودی های تالارها با نمای تماما ً شیشه ای که دارد به دانشجویان این فرصت را می دهد که کارهای هنری خودشان را به معرض نمایش بگذارند.

ساختمان اخیراً جایزه برتر معماری تورنتو وجایزه طراحی شهری را بدست آورده است. طرح موجود ساختمان در دو سال اخیر بیشترین جوایز را به خود اختصاص داده است.ساختمان کالج با طرح خود مجموعه ای هماهنگ و خوش سیمایی را با بافت سنتی تورنتوتشکیل داده است.ساختمان با طرح هنرمندانه و خیال انگیزش با احترام به همسایگان مجاور، اصول اساسی همسایگی را به جا آورده است.  

 

مساحت نهایی بخش اضافه شده: 6215 متر مربع

اتمام پروژه: سال2004

 


کودک و معماری

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

کودک و معماری

 

هر کودکی، بر روی کره زمین، زمانی آرزوی دنیایی پاک تر را در دل پرورانده است. دنیایی مبرا از این هزاران ازار های زندگی، و در عوض مزین به باغ جادویی پر از عجایب، مخفیانه  امن مکانی برای تفرج و تماشای بی پایان انسان ها و محیط پیرامون شان در تاثیر پذیری متقابلند. کودکان به سبب محدودیت های جسمی و روانی خود در قیاس با بزرگسالان، تاثیر پذیری بیشتر و عمیق تری داشته و در عوض، تاثیر گذاری کمتری بر محیط دارند و به این ترتیب بیش از بزرگسالان اجباراً تابع شرایط محیطی اند.

کودکان حساس ترین و تاثیر پذیرترین گروه سنی جامعه را تشکیل می دهند و در حساس ترین و مهمترین سال های زندگی شان یعنی زمانی که پایه های رشد شخصیتی- ذهنی- جسمی و اجتماعی آنها شکل می گیرد تا زمانی که وارد شهر می شوند نیازمند این هستند تا زندگی اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند و این امر مستلزم فراهم بودن فضایی کودکانه و صمیمانه است. فضایی به دور از هیاهوی دنیای بزرگتر، دنیای پر از شادی با رنگ های زیبا که در آن کودک فرصت بیان افکار تازه و پرورش و رشد استعداد هایش را داشته باشد، فضایی که زمینه ای مناسب برای خلاقیت کودکان فراهم آورد.

? دریافت‌ حسی‌ کودک‌ از فضا

کودک‌ باید در برخورد با احجام‌ و بناها و همین‌ طور در ارتباط و زندگی‌ درون‌ آنها احساس‌ راحتی‌، عدم‌ ترس‌ و آرامش‌ کند. تاریکی‌ بیش‌ از هر چیز دیگری‌ به‌ اضافه‌ فرمهای‌ نامتناسب‌ او را می‌ترساند.فضاهایی‌ با رنگهای‌ شاد و روشن‌ و گاهی‌ رنگهایی‌ با فرمهای‌ نامشخص‌ (مثل‌ حالتی‌ که‌ در نقاشی‌ با آبرنگ‌ پدیدمی‌آید) موضوعات‌ رویائی‌ و خیال‌انگیز را القا می‌کند و در کودک‌ احساسی‌ چون‌ عاطفی‌، رفیق‌، مهربان‌، رویائی و پروازدهنده‌ بودن‌ را القا می‌کند. همچنان‌ که‌ فضاها برای‌ کودکانی‌ با سن‌ بالاتر طراحی‌ گردد از رنگهایی‌ ملایم‌ با مرزهای‌مشخص‌، جزئیات‌ بیشتر در بنا و انحناهای‌ نرم‌ در طراحی‌ فضا می‌توان‌ استفاده‌ کرد. ادراک‌ فضا کار بسیار دشواری‌ است‌. کودک‌ باید در عین‌ حال‌ هم‌ خود را از دنیای‌ اطرافش‌ تمیز دهد و هم‌ این دنیا را تجزیه‌ و تحلیل‌ کند. این‌ عمل‌ را بوسیله‌ شناختن‌ اشیاء اطرافش‌ انجام‌ می‌دهد.

? کودکان‌ و معماری‌

لازم‌ است‌ که‌ دنیای‌ صنعتی‌ و پرسروصدای‌ ما با ایده‌آل‌های‌ انسان‌ متمدن‌ و عناصر تشکیل‌ دهنده‌ فضای‌ زندگی‌ او آشتی‌ کند. تلاش‌ برای‌ انسانی‌ کردن‌ فضا باید برای‌ همه‌ در اولویت‌ قرار گیرد. اما بیش‌ از همه برای‌ معماران‌، یعنی‌ کسانیکه‌ در یک ‌تمدن‌ کم‌ و بیش‌ شهرنشین‌، مسوول‌ نظام‌ بخشیدن‌ به‌ فضا هستند اهمیت‌ دارد. بدین‌ ترتیب‌ شهرسازان‌، برنامه‌ ریزان‌، پیمانکاران‌، متخصصین‌ فضای‌ سبز و هنرمندان‌ همگام‌ با معماران‌، کم‌ و بیش‌ در تجربه‌ هماهنگی‌ بین‌ انسان‌ و محیط اطرافش‌ مسئولند.

محیطی که برای کودکان طراحی می کنیم، می بایست شامل فضاهای زیر باشد:

1) فضاهای طبیعی (Nature space) مانند درخت و آب و موجودات زنده که اساسی ترین و مهمترین فضا را برای کودکان تشکیل می دهد.

2) فضاهای باز (Open space) فضاهای گسترده ای که بچه ها بتوانند به اندازه دلخواه در آن بدوند و انرژی های درونیشان را تخلیه کنند.

3) فضاهای راه ها (Rood space) راه ها و جاده ها قبل از حضور ماشین، زمین اصلی بازی بچه ها بوده است . راه هایی هستند که بچه ها در آن همدیگر را ملاقات می‌کنند و شبکه ای است که فضاهای متنوع را به هم وصل می کند.

4) فضاهایی برای ماجرا جویی اینها فضاهایی هستند پر از پیچیدگی، که قوه تجسم و تخیلی کودکان بواسطه بودن در این فضاها تقویت می شود.

5) فضاهای مخفی (Hide out space) استقلال کودکان از طریق این فضاهای مخفی رشد می یابد.

6) ساختار های بازی (Play structure space) فضاهایی هستند که با ساختار بازی در یانشان در مکان هایی که بازی اهمیت می یابد. این قبیل فضاها به عنوان زمین های بازی شناخته شده است.

معمار یک‌ مربی‌ است‌ و بعد از پدر و مادر، اولین‌ مربی‌ کودک‌ است‌؛ تعلیم‌ و تربیت‌ او از طریق‌ اشکال‌ ساخته‌ شده‌بدست‌ او، که‌ محیط اطراف‌ کودک‌ را تشکیل‌ می‌دهند، منتقل‌ می‌شوند. به‌ همین‌ دلیل‌ ارتباط میان‌ کودک‌، معماری‌ و فضا در بطن‌ مساله‌ انسانی‌ کردن‌ تمدن‌ قرار دارد.

کودک امروز، به‌ دلیل‌ رهایی‌ از سنت‌های‌ پیشین‌، راحت‌تر از انسان‌ بالغ‌ می‌تواند خود را با تازه‌ها یا حتی‌ جسارت های ‌معماری‌ و شهرسازی‌ معاصر تطبیق‌ دهد. او به‌ راحتی‌ می‌تواند طرفدار و نیز الهام‌ دهنده‌ اشکال‌ تازه‌ باشد. بنابراین‌ باید در درجه‌ اول‌ برای‌ کودک‌ و شاید تا حدودی‌ «بوسیله‌ کودک‌» به‌ تدریج‌ تعادل‌ بین‌ فضاهای‌ زندگی‌ هر فرد و فرم های ‌معمارانه‌ سازنده‌ فضا را برقرار کرد.

برای‌ دستیابی‌ به‌ این‌ هدف‌، معمار باید از سویی‌ کودک‌ و فضا و خواستهای‌ او را درک‌ کند و نیازها و مشکلات‌ او راشناخته‌ و روشهای‌ برطرف‌ کردن‌ آنها را بیابد و از سوی‌ دیگر باید به‌ محیطی‌ که‌ کودک‌ امروز در آن‌ به‌ سر می‌برد آشنا باشد و آن‌ را به‌ خوبی‌ درک‌ کند. برای‌ تحقق‌ این‌ امر، معماران‌ باید بر سرعت‌ خود بیفزایند تا بتوانند به‌ پای‌ متخصصین ‌تعلیم‌ و تربیت‌، جامعه‌ شناسان‌، پزشکان‌ و روان‌ شناسان‌ که‌ کم‌ و بیش‌ دنیای‌ کودکی‌ را بطور کامل‌ شناخته‌اند، برسند.

پیشرفت‌ و شناخت‌ از خود،هم‌ ارز و مکمل‌ ادراک‌ فضاست‌. بواسطه یک‌ یادگیری‌ طولانی‌ که‌ تمام‌ دوران‌ کودکی‌ را در برمی‌گیرد یاد می‌گیریم‌ که‌ برفضا تسلط پیدا کنیم‌ همانطور که‌ یاد گرفته‌ بودیم‌ به‌ وجود خود تسلط داشته‌ باشیم‌. نحوه‌ به‌ وقوع‌ پیوستن‌ این‌ یادگیری ‌بر پایه‌ تعادل‌ درونی‌ ما استوار است‌. به‌ همین‌ دلیل‌ اولین‌ تجربیات‌ کودک‌ در این‌ رابطه‌ بسیار مهم‌ هستند. تعلیم‌ و تربیت‌ موفق‌ و صحیح‌ باید بدون‌ ایجاد برخوردهای‌ جدی‌، او را در پیدا کردن‌ موقعیتش‌ در فضا یاری‌ دهد تا بتواند مرکزیت‌ خود را در آن‌ بیابد. منظور از این‌ فضا، یک‌ محدوده‌ سرد هندسی‌ نیست‌ بلکه‌ هدف فضایی‌ فعال‌ و تأثیرگذار است‌. این‌ فضا در عین‌ حال ‌هم‌ دارای امنیت‌ است‌ و هم‌ آزادی‌. فضایی‌ که‌ ما را دربرگرفته‌ است‌ در شکل‌ گیری‌ شخصیت‌ ما شرکت‌ می‌کند و خلوت‌ ما را محافظت‌ می‌نماید. این‌ فضا، برحسب‌ هر شخصی‌ یا دوران‌ مختلف‌ زندگی‌، بزرگ‌ و کوچک‌ می‌شود.

فرد می‌تواند به‌ راحتی‌ در این‌ فضا که‌ به‌ نسبت‌ اعمال‌ او کوچک‌ و بزرگ‌ می‌شود خود را بیابد پس‌ فضا یک‌ محیط عادی‌ نیست‌ بلکه‌ یک‌ واقعیت‌ روانشناختی‌ زنده‌ و پویا است‌، این‌ فضا نباید خود را بر ما تحمیل‌ کند بلکه‌ باید متناسب‌ با شخصیت‌ ما شکل‌ گیرد.

اما در این‌ رابطه‌، دوران‌ صنعتی‌ ما نیز ابعاد مساله‌ را پیچیده‌تر کرده‌ است‌. از ابتدای‌ این‌ قرن‌ عوامل‌ تشکیل‌ دهنده‌ فضا دچار تغییر و تحولات‌ عمیق‌ شده‌اند. پدران‌ ما در فضایی‌ با مقیاس‌ انسانی‌ زندگی‌ می‌کرده‌اند، حال‌ آنکه‌ فضای‌ امروز ابعاد متفاوتی‌ دارد و بطور قابل‌ ملاحظه‌ای‌ تغییر کرده‌ است‌. ظهور شهرهای ‌بزرگ‌ با ساختمانهای‌ عظیم‌، تراکم‌ قابل‌ ملاحظه‌ انسان‌ها، افزایش‌ تعداد اتومبیل‌ها، استفاده‌ همگانی‌ از وسایل‌ارتباط‌ جمعی‌، همه‌ و همه‌ محیط جدیدی‌ را برای‌ انسان‌ معاصر بوجود می‌آورند که‌ نه‌ تنها هنوز بطور کامل‌ به‌ آن ‌خونگرفته‌ است‌ بلکه‌ به‌ دلیل‌ تحولات‌ مستمر تکنولوژیکی‌ و نتیجتاً تغییر دایمی‌ فضاها، فرصت‌ لازم‌ برای‌ خوگرفتن‌ به‌آن‌ را نیز نمی‌یابد.

? کودکان و رنگ ها

رنگ ها در شخصیت انسان ها، بخصوص کودکان تاثیر بسزایی داشته، باعث ایجاد تجربه های هیجانی از قبیل شادی، خنده، غم، اندوه، آرامش، تحریک پذیری، سکون و هیجان می شود. در کودکان این خصیصه شدت می یابد، آنان به سبب روح پاک و بی آلایش و شاد و پر طراوت خویش رنگ های زنده و مرکب که در ترکیبی مناسب با هم قرار گرفته باشند را ترجیح می دهند این موضوعی است که رد طراحی و تزئین و رنگ آمیزی فضاهای داخلی و ترکیبات مناسب رنگی فضاهای طبیعی باید مورد توجه قرار گیرد با رنگ‌های مختلف می توان اندازه و وزن یک شی معین را کوچک یا بزرگ، سبک یا سنگین جلوه داد. اصولاً رنگ های گرم و روشن باعث توسعه اشیاء شده به آنها وسعت می دهند و بالعکس رنگ‌های سرد و تیره باعث می شوند اشیاء کوچکتر از اندازه خود به نظر آیند.

کودکان و روانشناسی رنگ ها

رنگ ها سه دسته اند:

1) اصلی که شامل سه رنگ قرمز  آبی و زرد می شوند.

2) فرعی که از ترکیب سه رنگ اصلی به دست می آیند مثل سبز  نارنجی  بنفش.

3) رنگ های میانه که از ترکیب رنگ اصلی به علاوه رنگ فرعی بدست می آید که 6 عدد هستند زرد مایل به سبز و غیره  آبی مایل به سبز .

از رنگ به 2 طریق استفاده می کنند.

1) نمونه سازی طبیعی و عینی- مثلاً دریا به رنگ آبی و چمن به رنگ سبز رسم می شود.

2) استفاده از رنگ هایی که به طور ناخودآگاه به ذهن می رسند و قانون خاصی ندارند.

در مبحث هنر، رنگ به خودی خود وسیله پر قدرتی برای بیان و نشان دادن حالت های عمیق درونی است نقاشی کودکان نمونه روشنی از ارائه رنگ های متنوع در سطح وسیع می باشد. فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از موضوع نقاشی کودکان نشانگر خلاء عاطفی و یا گاهی دلیل بر گرایش های ضد اجتماعی اوست کودکان سازگار در نقاشی های خود از 5 رنگ استفاده می کنند در حالی که کودکان گوشه گیر و یا‌آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند بیشتر از یک یا دو رنگ بکار نمی برند.

رنگ های گرم تحریک کننده، سبب فعالیت، جنب و جوش، الهام دهنده روشنی، شادی زندگی و مولد حرکتند، در حالی که رنگ های سرد بر عکس موجد حالت های انفعالی، سکون، بی حرکتی و تلقین کننده غم و اندوه هستند. تماشای رنگ های گرم میزان ضربان قلب را تشدید می کند و برای فضای پر هیجان کاربرد دارند در میان رنگ های گرم، رنگ سرخ بقدری نافذ و سریع الحرکت است که از هر رنگ دیگر زودتر به چشم می خورد.

? دریافت‌ رنگ‌ها

کودکان‌ توجه‌ بیشتری‌ به‌ رنگ های‌ اشباع‌ شده‌ اولیه‌ دارند. چنین‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ عکس‌ العمل‌های‌ اولیه‌ کودکان ‌نسبت‌ به‌ رنگ ها در اثر خصوصیات‌ عاطفی‌ بروز می‌کند ولی‌ با گذشت‌ زمان،‌ کودک‌ یاد می‌گیرد که‌ آنها را مشاهده‌ نماید و دقیقاً آنها را درک‌ کند. با این‌ وجود باید اذعان‌ کرد که‌ در یک‌ آزمایش‌ نوزادان‌ 15 روزه‌، آنها توانستند نورهای‌ رنگی‌منعکس‌ شده‌ برروی‌ دیوار را از همدیگر تمیز دهند. رنگ‌ قرمز اولین‌ رنگی‌ است‌ که‌ کودکان‌ بطور صحیح‌ از آن‌ نام‌ می‌برند و بعضی‌ اوقات‌ رنگ‌ آبی‌ را کودکان‌ بعنوان‌ رنگ ‌ضد قرمز می‌ دانند. در بعضی‌ مواقع‌ کودکان‌ رنگها را با اشیایی‌ که‌ بدان‌ رنگها هستند بخاطر می‌آورند و مثلا می‌گویند زرد مانند زرده‌ تخم‌مرغ‌.

موضوع‌ فوق‌ نشان‌ می‌دهد که‌ کودک‌ به‌ کندی‌ قادر خواهد بود که‌ رنگها را از اشیاء انتزاع‌ نموده‌ و آنها را بعنوان ‌خصوصیات‌ مستقلی‌ بخاطر آورد.

تاثیر شرایط محیطی:

1) نور و روشنایی: نور یکی از اصول معماری در تامین آسایش بصری فضا می باشد که تاثیرات روانی آن در انسان ها متفاوت است. تحقیقات ثابت کرده است که نور طبیعی و شفاف بر روی حواس کودکان تاثیر مبتنی وارد از دید کودکان این فضاها دوستانه و با نشاط هستند. نور کافی و نورپردازی مناسب در فضاها موجب می شود که میل و رغبت کودکان افزایش یابد.

2) دقت عمل و تمرکز حواس افزایش یابد و سلامتی چشم و قدرت بینایی محفوظ مانده و از خستگی اعصاب جلوگیری می کند.

3) باعث ایجاد تنوع و تاکید فضایی می شود.

از آنجا که کودکان در پذیرش تنش و خستگی تحمل کمتری دارند، از نور پردازی های ادارای تضاد شدید، چه بصورت مصنوعی و چه به صورت طبیعی که باعث ایجاد خستگی و تنش می شود، باید پرهیز کرد.

در نتیجه نور ملایم و یکنواخت در مورد فضاهای کودکان مطلوب به نظر می رسد. البته به جز در مواردی که با تنوع در نور پردازی سعی در تاکید فضایی داریم.

سر و صدا: کودکان صداها را دوست دارند و به طور کلی صداهای ملایم زمینه، به تخیل کودکان کمک می کند و آنها را به زندگی بیرون مرتبط می سازد سر و صدای ناشی از ترافیک کاربری های تجاری و کارگاه های صنعتی از اصوات نامطلوب فضاهای کودکان هستند. این فضاها نباید از لحاظ آگوستیکی مرده باشند.

تهویه برای کار کردن با حداقل خستگی و تامین سلامت کودکان، تهویه خوب در فضاهای آموزشی، مخصوصاً در کلاس درس ضروری است.

1) تعیین صحیح محل وقوع بازشوها نسبت به جهت وزش باد.

2) استفاده از مصالح مناسب در جداره ها.

3) استفاده از گیاهان و درختان جهت تهویه طبیعی محیط پیرامون.

 


مفهوم فضا و کالبد در معماری

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

مفهوم فضا و کالبد در معماری

 

یک فضا در معماری وقتی زیباست که صفتهای ویژه فضا با عملکردهای فضا هماهنگی داشته باشد (هماهنگی فرم و عملکرد ) و این اصلی است که در بررسی معماری سنتی و قدیمی کاملاً مشهود است. معنی هماهنگی و همخوانی فرم و عملکرد در معماری، منطبق بر برداشت کلی فلسفی از هماهنگی « صورت و محتوی » در عمل شناخت و در هر بیان هنری می باشد. برای درک مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ، باید دیدگاه خاص فرهنگی را نیک دریافت که این مفاهیم در درون آن به وجود آمده است. یک اثر معماری پیش از آن که به عنوان یک کالبد ساختمانی مطرح باشد منعکس کننده یک سلسله تفکرات و بازگوکننده راه و رسم زندگانی مردمان دوره خود است. بررسی معماری گذشته چه آثاری که به صورت مونومان ( سمبول ) مطرح می باشند و چه آثاری که به عنوان معماری بومی از آنها نام می بریم، نشان می دهد که این آثار، گذشته از این که فرهنگ معماری سرزمین ما را عرضه می کنند، پایه لازم برای تدوین هر نظریه ای هستند که مبنای خلق معماری جدید است. البته این بدان معنی نیست که آنها را بدون قید و شرط تأیید کنیم و تکرار مجدد آنها نیز مورد نظر نمی باشد، بلکه منظور تنظیم و تدوین و هماهنگ کردن اندیشه هایی است که پایه و اساس هر طراحی نو به شمار می آیند.
هر فضایی در معماری بدون در نظر گرفتن شکل و اندازه اش قابلیت انتقال و انعکاس مفاهیمی را دارد. این مساله زمانی غلیظ تر می شود که فرهنگی غنی پشتوانه خلق فضاها باشد. چنین فضایی چه در روابط کاربردی فضا و چه در زمینه ایجاد روحیه و برداشت روانی، چه در انتخاب مصالح و شالوده و تطابق آن با نیازهای روحی و روانی غنی می شود. جستجو و شناخت مظاهر و علایم فرهنگی موجود در کالبد معماری ایرانی، می تواند به شناخت و تعیین ارزشها و مفاهیم خاص فرهنگی که بین مردم رواج داشته کمک کند. پاره ای از مفاهیم موجود در زندگی روزمره مردم از راه عناصر کالبدی، قابل انتقال به دیگران هستند که خود پیوندهای اجتماعی- فرهنگی تعیین کننده ای به شمار می آیند و از راه ذهنیت افراد، فضای فکری همگانی را شکل می دهند. به عبارتی دیگر عناصر کالبدی نمایانگر ارزشها و مفاهیم فرهنگی- اجتماعی ، به صورت یک وسیله تبادل فکر بین ساکنان شهر کار می کنند. استفاده از علایم و مظاهر مربوط به فرهنگهای گذشت ، در فضاهای جدیدساز معماری، دانشی جدید در زمینه معماری است. در این بررسی با پیگیری چنین روشی سعی بر توجه به مجموعه عناصر کالبدی فضا و تمیز آنها از یکدیگر و تعیین رابطه متقابلشان به همراه رده بندی عملکردهای خاص آنها می باشد.

• مفهوم فضا

 

مفهوم فضا یکی از مفاهیم بنیادی در معماری است. دربارة این مفهوم معماران و اندیشمندان جهان معماری از دیرباز برداشتهای گوناگونی ارائه کرده اند. برای نشان دادن اهمیت فضا در معماری شاید همین بس باشد که یادآور شویم یکی از تعاریف مورد پذیرش بیشتر اندیشمندان دربارة معماری « ساماندهی فضا » است.
بحث و کنکاش دربارة مفهوم فضا از سوی نویسندگان و نظریه پردازان به طور کلی امری سودمند است. چرا که ابعاد گوناگون فضا و ویژگیهای آن و چگونگی تأثیر آن بر آدمی، مطرح شده و شکافته می شود و این ما را در درک عمیقتر از فضا می تواند یاری کند. اما از سوی دیگر باید توجه داشت که بحث و گفتگو که با هدف درک عمیقتر و چیرگی ذهنی بر مفاهیم آن انجام می شود، به آشفتگی و پریشانی بیشتر نیانجامد. این آشفتگی با ارائه انواع تعاریف ناسازگار با هم و یکسونگری و .... بیشتر می شود. بنابراین بحث در مورد فضا را با کلی ترین جنبه ها که مورد پذیرش بیشتر اندیشمندان و قابل انطباق با بیشتر برداشت ها می تواند باشد، پیش می بریم و به تدریج به مفهوم فضا در معماری و تأثیر آن بر انسان نزدیک می شویم.

در فرهنگ معین « فضا » چنین معنا شده است:
- مکان وسیع ، زمین فراخ ، ساحت.
- مکانی که کرة زمین در منظومة شمسی اشغال می کند.

 در هر دو تعریف ، واژة « مکان » به کار رفته و این نشان می دهد که فضا دارای مکان است، یا همان مکانی است که می توان به درون آن رفت، پس فضا قطعاً یک جای تهی است.
در زبان پهلوی به جای « در فضا » که واژه ای عربی است ، واژة پهلوی « اَندروای » به کار برده شده است.

در فرهنگها ، واژة « اندروای » را « واژگون » هم معنی کرده اند. ولی دهخدا می گوید : « اندروای ، برابر واژگون نیست و گویا برابر در فضاست و نه هوا ». بهرام فره وشی در فرهنگ خود واژة « اِسپاش » را برابر « فلک » و « جهان » آورده است. هم آوایی این واژة کهن پهلوی با واژة « space » که به معنی فضاست ، جالب توجه است. از این بحث لغوی می توان چنین نتیجه گرفت که گسترة فضا ، همة هستی است و فضا ، همان جای تهی است که می تواند پر شود. معماری هنری است که بیانش از طریق فضا است، پس جنبه صوری و عینی معماری ، صفتهای ویژه فضا می باشد. همه صفتهای ویژه فضا به طبیعت تعلق دارد و از قوانین عینی طبیعی و فیزیکی تبعیت می کند. محتوا در معماری، عملکرد فضا است. عملکرد، تأثیر فضا بر انسان است. این جنبه (عملکرد ) ذهنی بوده و به انسان تعلق دارد. به عبارتی فرم صفتهای فضا و عملکرد بیانگر و معرف فضا هستند.

طبیعت........................ انسان
عین .......................... ذهن
صورت ...................... محتوا
ضوابط ....................... اصول
کل.............................جزء
وحدت ........................ کثرت
فرم ...........................عملکرد

 

یکی از پرسشهای تئوری معماری غرب ، این است که مفهوم فضا از چه زمانی یکی از دل مشغولیهای معماری شده است. قبل از اواخر قرن 19 در هیچ یک از متون ، بحث مشخصی راجع به فضا نداریم. اما هدف معماری همیشه یافتن فضایی منظم است که وقایعی از پیش تعیین نشده را بپروراند. برورنو زوی ، معماری را هنر ساختن فضا معرفی می کند. گیدئون » از فضا به عنوان بحث اصلی معماری سخن می گوید. لاسدن می گوید : « فضا بغرنج ترین جنبه معماری و لکن عصاره آن است و سرمنزلی است که معماری باید به سوی آن حرکت کند ».
مهم ترین ویژگی معماری مدرن پس از به ارمغان آوردن آهن و شیشه و تحولات سخت افزاری - به یمن شیوه های تازه بصری که امپرسیونیست ها و کوبیست ها منادی آن بودند - کشف جدید از مفهوم فضاست و فضا به عنوان کیفیتی مثبت در کنار مثلث ویتریویوس قوام تازه ای را از معماری مدرن پی ریخت. فضا زمینه ای سه بعدی است که اشیاء در آن قرار می گیرند و دارای جهت و موقعیت نسبی می باشد. فضا ماده جوهری معماری است و منبعی لایتناهی که بدون بعد سوم معنا و حضور معمارانه ندارد. فضا ماهیتاً بی شکل است ، شکل بصری و کیفیت نوری و ابعاد آن بستگی کامل به حدودش دارد که توسط عناصر تشکیل دهنده فرم تعریف می شود.

وقتی فضا توسط این عناصر شروع به محصور شدن و سازماندهی شدن می کند، معماری ایجاد می شود و شخصیت فضا تابع نظم حاکم بین این عناصر است. چارلز مور می گوید : « وقتی از یک کف و یک سقف و چهار دیوار اتاق ساخته می شود ، در کنار شش عنصر ، عنصر هفتمی به نام « فضا » وجود دارد ، که این عنصر اثری بیش از عناصر فیزیکی ای دارد که فضا توسط آنان ساخته شده است ». فضا بوسیله اشخاص مختلف به گونه های مختلف احساس می شود ، حتی در مورد ناظر ثابت هم بنابر تاثیر عوامل اجتماعی- روانی در تغییر می باشد و اینجاست که می توان گفت مسئولیت و وظیفه ای که معماری فارغ از عملکرد دارد این است که فضا را به سمت هنر سوق دهد. معماری خود نوعی زبان است که از طریق سازماندهی فضا بیان می شود. زبان معماری شباهت زیادی به موسیقی دارد. زیرا فهم آن کمتر به مکان و زبان و بیشتر به فضا وابسته است. در مجموع باید گفت فضا به عنوان ظرف یا مکانی که فعالیتهای بشری در آن صورت می گیرد رابطه ای ناگسستنی با زندگی دارد و لحظه ای از زندگی روزمره آدمیان جدا نبوده است.

اگر فضا را خلائی در نظر بگیریم می تواند شیئی را در خود جای دهد و یا از چیزی آکنده شود. ارسطو ، فضا را با ظرف قیاس می کند و آن را جایی خالی می داند که بایستی پیرامون آن بسته باشد تا بتواند وجود داشته باشد و در نتیجه همواره برای آن نهایتی وجود دارد.
جیور دانو برونو در تعریفی از فضا بیان ارسطو را مورد نقد قرار می دهد و می گوید : « فضا از طریق آنچه در آن قرار دارد درک می شود و به فضای پیرامون یا فضای ما بین تبدیل می گردد. فضا مجموعه ای است از روابط میان اشیاء و آنگونه که ارسطو بیان کرده حتماً نمی بایست که از همه سمت محسور باشد و بدین سان اجباری نیست که همواره نهایتی داشته باشد. »

همواره بین فضا و ناظر ارتباطی وجود دارد. و این موقعیتِ مکانی شخص است که فضا را تعریف می کند و بنا به نقطة دید وی به صُور مختلف قابل درک است. معماری مجموعه ایست کم و بیش پیچیده از سیستم های فضایی که بر یکدیگر تأثیر می گذارند، یکدیگر را می پوشانند، در یکدیگر تداخل می کنند و یا با یکدیگر به رقابت می پردازند. فضای کلی یک شهر مجموعه ای است متشکل از چنین روابط فضایی؛ رابطة بین فضاهای مختلف هر خیابان نسبت به یکدیگر ، نسبت به میدانها و نسبت به خیابانها. در ساختمان نیز فضاها از طریق ارتباطی که نسبت به یکدیگر دارند (در جمع نسبت به فضای کلی ساختمان) قابل تشخیص هستند. در نهایت هر فضا با وسایل و مبلمان به فضاهای خرد تقسیم می شود.
فضا می تواند بشر را در مقابل تأثیرات محیط محافظت نماید ، این فضای محافظ دارای ارزشی خاص است، چرا که نقطة شروع انسان برای شناخت محیط است. ساخت و پرداخت این فضا از یک سو وابسته به امکانات فنی انسان و از سوی دیگر گویای حالات و روحیات سازندة آن می باشد. لویی کان در این زمینه می گوید : در ذرات فضا نه تنها روح زنده است ، بلکه فضا نمودی است از نیاز بشر نسبت به وجود .»
مهدی حجت در یک سخنرانی مبسوط به بحث فضا پرداخته و در آغاز می گوید: «فلاسفه و ریاضی دانان شرق و غرب از دیر باز به مفهوم فضا توجه کرده و از آن تعریفی به دست داده اند. افلاطون و ابن سینا و دکارت و اینشتین هر کدام تعریفی از فضا کرده و مشخصاتی برای آن قائل شده اند. لیکن به نظر نمی رسد تعبیر ایشان از فضا با معنایی که معماران از آن ارائه می کنند ، اشتراک و انطباق چندانی داشته باشد. به عبارت دیگر فضای معماران و فضای فلاسفه و ریاضی دانان بیشتر مشترک لفظی است تا معنوی و اگرچه ممکن است تأمل در تلقی و تعریف ایشان در فضا به تعمق بیشتر در مفهوم معمارانة فضا کمک کند ، ارتباط مستقیمی با آن ندارند و شاید پرداختن به آن در محدودة این گفتار کوتاه ، موجب آشفتگی مطلب و دوری از مطلوب گردد. از طرف دیگر به نظر می رسد آنچه فارسی زبانان و عربی زبانان عرفاً از واژة فضا ارائه می کنند، نیز ربط مستقیمی به فضای معماران ندارد..... تا جایی که می دانیم در متون معتبر فارسی هم این واژه در معنای معمارانه اش به کار نرفته است. »

 


معماری و بزرگان

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/7/27 12:29 عصر

معماری وبزرگان

 01- Etienne-Louis BoulléeFebruary1728 - 1799

اتین لویی بوله (Etienne-Louis Boullee):                                                   

                                                                           

معماری چیست؟ آیا من آن را همسو با ویتروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟ نه. این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانه‎شان را تنها پس از اینکه شکل آن را تصور می‎کردند، می‎ساختند. این فرآورده ذهنی و خلاقیت هست که معماری را تشکیل می‎دهد، اینک ما می‎توانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر می‎رسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد.

 

02-Adolf Loos 1880-1933

آدولف لوس (Adolf Loss):

زمانی که ما با یک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو می‎شویم که با استفاده از بیل به شکل یک هرم روی هم انباشته شده است، به فکر فرو می‎رویم و چیزی در درون ما می‎گوید: اینجا کسی دفن شده است. آن توده خاک معماری است.

03-John Ruskin (1819-1900

جان راسکین(John Ruskin):


. . . تعریف درست معماری بطوریکه آن را از یک مجسمه متمایز کند، عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص و جانمایی آن در آنجا بر اساس مناسبترین اصول ساختمان.

 04-James Appleton 1832-1914

جیمز اَپیلتون (James Appleton):


رابطه یک بنا با محیط پیرامونش معیار مهمیست که با توجه به آن میتوان شایستگی هنری بنا را ارزیابی کرد.

 05-William Morris1834-1896

ویلیام موریس (William Morris):


معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه می‎کند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمی‎توانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند.

 05-Frank_Lloyd_Wright_1867- 195

فرانک لوید رایت (Frank Lioyd Wright):

معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمی­توان او را یک معمار نامید.

 07-Pavel Janak 1881 - 1956

پاول جاناک (Pavel Janak):

رفتار معماران مدرن بر محور مصالح است و می خواهند کار خود را بر اساس ساختار و مصالح قرار دهند برای اینکه نمایش ساختار و مصالح تشکیل دهنده یک یک اصول خلاصه شده است.

08-Mies van Der Rohe 1886-1969

 میس وندر روهه ( Miss Van der Rohe):


معماری زمانی آغاز می­شود که شما دو آجر را با دقت پیش هم می­گذارید.

 09-Le Corbusier 1887-1965

لوکوربوزیه (Le Corbusier):

. . . اینکه معماری در لحظه‎ای از خلاقیت بوجود می‎آید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواسته‎هایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالی‎تر‎ از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته می‎شود و آماده می‎گردد تا توانایی‎های شاعرانه‎ای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمی‎انگیزانند و به ما لذت و سرور می‎بخشند.

من ترسیم­کردن را به حرف­زدن ترجیح می­دهم، زیرا ترسیم­کردن سریع­تر است و مجال کمتری برای دروغ­گفتن باقی می­گذارد.


 Philip Johnson 1906-2005

فیلیپ جانسون(Philip Johnson ):

من از تعطیلات متنفرم. اگر شما می­توانید ساختمان­هایی را بسازید، چرا باید در کنار دریا بنشینید؟


 louis kahn 1902-1974

لویی کان (Louis Kahn):

. . . معماری وجود خارجی ندارد. تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام می‎دهد، در حقیقت آن را به روح معماری عرضه می‎کند . . . روحی که سبک نمی‎شناسد، تکنیک نمی‎شناسد، متد نمی‎شناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمایش بگذارد. بدین ترتیب معماری تجسم واقعیات غیر قابل سنجش می‎باشد.

پروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم.

 Sir Nikolaus Pevsner (1902-1983)

سرنیکولاس پوزنر (Sir Nikolaus Pevsner):

آلونک چتری دوچرخه یک ساختمان است و کلیسای لینکلن (Lincoln Cathedral) نمونه‎ای از معماری می‎باشد. تقریباً هر چیزی که فضا را به میزان کافی برای انسان محصور می‎کند تا آدمی به درون آن نقل مکان کند، یک ساختمان است. اصطلاح معماری تنها ساختمان‎هایی را در برمی‎گیرد که با هدف برخورداری از جاذبه زیبایی‎شناسانه طراحی شده‎اند.

13-frank_gehry_1929

فرانک گری(Frank Gehry):

من بیشتر وقتم را صرف کارفرماها می­کنم. زیرا معتقدم این کار ما را به پیش می­برد و آنها هم به آنچه که می­خواهند، می­رسند و از کار احساس رضایت می­کنند. این روند باعث می­شود آنها بدانند که شما مسائل آنها را می­شنوید. همچنین این تعامل موقعیت ابداع را برای شما فراهم می ­آورد.

 Charles Jencks 1939

چارلز جنکز (Charles Jencks):


معماری ارگانیک این معماری بر پایه اندیشه نزدیکی بین معماری و محیط زیست شکل گرفته است. این معماری نوعی فناوری الهام گرفته از طبیعت است که الگوهای طبیعی عیناً در آن تکرار می‎شود.

 George Anzorena 1939

جرج آنزورنا (George Anzorena):


معمار واقعی معماریست برای همه و از جمله فقرا.

 

 Tado Ando 1941

تادائو آندو(Tado Ando):

خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل می­گردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان می­شود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبان­های دیگر قادر به ابراز آن هستند.

 Jean Nouvel 1945

ژان نوول(Jean Novel):

معمارانی که حرف بیشتری برای گفتن دارند معمارانی هستند که واقعا میسازند.


   1   2   3   4   5   >>   >