نستعلیق قربانی طراحان
گهگاهی
به داستان زیر آب رفتن پاسارگاد فکر می‌کنم، تنم می‌لرزد. گاهی هم
خراش‌های روی ستون‌های تخت جمشید به حدی آزارم می‌دهد که گویا خراشی روی
بدنم صورت گرفته است. همیشه حسرت بازگشت عتیقه‌ها می‌خورم که قربانی ما
شدند. قربانی همان آدم‌هایی که میراث را پاس نداشته و به سادگی برگه خروج
قالی پازیریک را صادر کردند.
نمی‌دانم چرا همیشه چیزی را از دست می‌دهیم، ناخودآگاه به فکر آن می‌افتیم.
رودکی
و مولوی و فارابی و بادگیرهای یزد و خلیج فارس هم قربانی همین غفلت شدند.
اما چیزی که بیشتر از همه اینها این روزها عذابم می‌دهد، داستان سرطانی
است که دامن گیر خط نستعلیق شده است.
نستعلیق که یک شبه همانند400سال
قبل که خط نسخ تن به حروف سربی داد، بدون اتود و فکر قبلی تن به نرم
افزارهای می‌دهد که هر طراح جوانی چو من هر بلایی که می‌خواهد سر آن
می‌آورد، غافل از خیانتی که داریم در حق این خط می‌کنیم.
واقعا چند
درصد طراحان که از این خط استفاده می‌کنند، از پیشینه این خط اطلاع دارند.
خطی که مهمترین پدیده در تاریخ خوشنویسی خوانده شده است، امروزه فقط به
عنوان یک تصویر توریست پسند در پوسترها و آثار ما نمود پیدا کرده است.
شاید مرتکب شدن یک اشتباه ما را تشویق به یک اشتباه دیگر می‌کند، چرا که
برای اشتباه اول زیر گوش‌مان نزد، به خودمان اجازه اشتباه دادیم تا تحقیق
از عناصر بعدی و ظرفیت‌هایی تصویری که در این خط وجود دارد. آیا واقعا
میرعلی تبریزی امروز بود، ما جرات می‌کردیم چنین رفتاری را با این خط
انجام دهیم؟

ما با دستان خودمان داریم یک میراث دیگر را از
بین می‌بریم؛ میراثی به ارزش همه دنیا، میراثی که افرادی چون کلهر و
میرعمادها بجا گذاشتن، میراثی که چه شب‌ها با نخوابی میرزاغلامرضا اصفهانی
همراه بود، میراثی که میرخانی‌ها و امیرخانی‌ها چه حرف‌ها نشنیدند در
نگارش ترکیب و شعر و قطعه. حتی در بدو تاسیس چاپخانه در ایران.
کلهر چه
جاهایی تن به خفت نداد و با جسارت و هوشیاری کتابت می‌کرد و چاپ می‌شد.
آیا آنهایی که جسارت هر گونه شلخته‌نگاری با خط نستعلیق را به خودشان
می‌دهند، از کشیدگی‌ها و نقطه‌ها، مفردات و مرکبات این خط خبر دارند؟
آیا
حتی یک بار تجربه ساخت مرکب به خودشان دادند؟ آیا بعد از 100بار اتود و
نوشتن موقعی که به نتیجه نمی‌رسند، به لحظه‌ای فکر کردند که غلامرضا
اصفهانی چگونه آن ترکیب‌های سیاه مشق جادویی را بدون کامپیوتر می‌آفرید؟
چگونه و چرا کلهر کشش قلم را کاهش داد و نقطه پنج دانگی را مبنا قرار داد؟ چگونه کلهر خط کرسی را در کارهایش رعایت می‌کرد؟
کاش ما در ابزارها و امکانات امروز ctrl z  نداشتیم!
راز
رفتار منطقی برخورد حروف و کشیدگی‌ها و شروع یک کلمه در کارهای میرزا
غلامرضا اصفهانی در چیست؟ حسن وضع و حسن تشکیل چیست؟ مهندسی و شاکله حروف
و کلمات براساس اصول دوازده گانه و مراعات تناسب اندازه‌ها در شکل‌گیری
حروف در چیست؟ همجواری حروف؟ رنگ‌پذیری جز تابع از جز قائم و اصلی؟ انعطاف
و شکل‌پذیری حروف و کلمات قلم‌های ایرانی؟ رعایت مبانی و اصول خوشنویسی؟
قائده ترکیب؟ حسن اتصال و انفصال؟ قرارگاه نشستن حرف و کلمه؟ خلوت و جلوت
در جمله‌ها و سطرها؟ سنجش قلم با زمینه خط؟ حسن مجاورت حروف و کلمه؟ پهلو
گرفتن کلمه؟ حروف هم جنس و شکل‌های مشابه؟
تقسیم‌بندی سنتی اندازه قلم: غبار، حنفی، کتابت، سرفصلی، قطعه یا مشقی، جلی صفحه، کتیبه
خط در خط: غبار، مرصع و متداخل، سواد و بیاض.

... آیا با دلسوزی به وجود و جایگاه و ویژگی‌های نقطه های پر اهمیت، در نستعلیق توجه کرده‌ایم؟
بیایید اشتباهی
که چهارصد سال قبل به خاطر نا آگاهی‌مان در حق نسخ کردیم، تا حروف سربی را
به هر نحوی داشته باشیم، امروز درباره نستعلیق انجام ندهیم و نستعلیق را
قربانی بازی‌های طراحی گرافیک نکنیم.

مقاله از: خلیل یوسفی
منبع : سایت رسم