شاید برای تنوع بد نباشد از تهران خارج شویم و به رستورانی در شهر اصفهان برویم.
آنروز، جهت صرف ناهار مهمان بودم و قرار بود به سفرهخانهای در کنار میدان امام برویم که سفرهخانه سنتی نقش جهان نام داشت و برای ورود به آن باید از میان بازار سنتی اصفهان،که هنوز رنگ و بویی از گذشته درخشان این شهر را به همراه دارد بگذری. میتوانی با دیدن صنایع دستی زیبا، در مغازههای متعدد آنجا کیفور شوی. قسمتهای مختلف بازار به سبک قدیم مسقفند و سوراخهای دایرهای شکلی بعنوان نورگیر در آن قابل مشاهده است . مغازهها حجره مانند هستند و اگر در بین کالاهایشان اجناس چینی را ببینی لازم نیست زیاد متعجب شوی .
از پلههایی که انسان را به یاد 100سال پیش میاندازد بالا میرویم. سر در سفرهخانه همانند درهای 2لنگه قدیمی است و از 2 کلون جهت آقایان و خانمها برخوردار است بی آنکه نیازی باشد زیرا نگهبانی را گماشتهاند که تا جای خالی نباشد اجازه ورود نمیدهد و تا صورتحساب را ندهید اجازه خروج .
فضای سالن 80-70متر است و کاملا سنتی و بانقش و نگار در کاشی و چوب و پنجرههای قدی. در گوشهای از سالن کولری گازی نصب است که با توجه به در و پنجرههای متعدد کاملا باز کمکی به تهویه هوا نمیکند.اکثر مشتریان در فضای بیرونی مینشینند راهروی درازی که نیمی از عرضش را بصورت کامل و پیوسته با سیمان بالا آوردهاند و روی آنرا کاشی کردهاند و در پایان با کمک چوب فضا را به 1 ردیف کامل تخت چسبیده به هم بدل نمودهاند .
منو شامل برنج انواع کباب و جوجه ، بریان ،دیزی ،کوفته برنج ، حلیم بادمجان و خورش ماست (دسر خوشمزه اصفهان) است. میزبان که شوهرخالهام است بهمراه دخترخاله خردسالم کباب سفارش میدهند و من به امید آنکه سایرین، بریان، هم خواهند خواست روی دیزی دست میگذارم و از این غافلم که بقیه از من پیروی کرده و دیزی میخورند
غذا واقعا خوشمزه است. شاید بهترین دیزی عمرم. در ظروف سنگی و مقدارش برای سیر شدن کافی مینماید . هیچکس نباید در این رستوران از پارچ دوغ بگذرد که شاید یک پارچ ،برای 2نفر هم کم باشد. این مطلب را کسی میگوید که از دوغ ،متنفر است ولی 1لیوان از دوغ نقش جهان را با رغبت تمام نوشید و اگر بیشتر، نخورد ملاحظه اطرافیان، تنها دلیلش بود.
1نکته عجیب آنکه برای هر تخت تنها 1گوشت کوب آوردند و برای کوبیدن گوشت باید نوبت میگرفتی. قیمتها متناسب است4 دست دیزی 2 دست چلوکباب با نوشابه و دوغ و ماست و ترشی 36000تومان میشود. در این رستوران صورتحساب معنی ندارد پس از خوردن غذا به صندوق جنب در ورودی میروید و حساب میکنید . علاوه بر این با وجود اخذ 10درصد سرویس ، در این سفرهخانه سرویس، لغت بیمعنی است . تعداد گارسونها با انواع لباسها، از لباس پاچه گشاد سنتی گرفه تا تیشرت و شلوار جین و پیراهن و شلوار پارچهای آنقدر زیاد است که هر 5ثانیه یکیشان از مقابلت رد میشود ولی وای به وقتی که از آنها چیزی بخواهی. برای اخذ 2قرص نان اضافه(که نان سنتی اصفهان و بسیار خوشمزه بود)به 10 نفر رو انداختم و آخری با پررویی تمام از تخت کناری پرسید این 2 نان اضافه است ؟ و نانهای اضافه را به دست من داد.
متاسفانه از قلیان هم خبری نبود گویا به دستور اداره اماکن جمعشان کردهبودند
هنگام خروج ناگهان فریاد گل، همه مشتریان را از جا پراند در گوشهای از سالن حدود 10گارسون مشغول دیدن بازی استقلال و پرسپولیس بودند . بی توجه به خیل عظیم انسانهای گرسنه اطراف .
در کنار صندوق جنگ لفظی شدیدی بین مدیر سفرهخانه و چند پسر و دختر جوان برقرار بود که معتقد بودند هیچ دلیلی ندارد 10درصد حق سرویس بپردازند و مدیر به آرامی به کارمندانش میگفت مشتریها که رفتند 110را خبر کنید فعلا تنها مراقب باشید فرار نکنند .
تنها 2نکته ذکر نشده باقی میماند: اول آنکه از ساعت 3 بعد از ظهر تا 8شب رستوران تعطیل است و نکته دوم آنکه پدر و مادرها باید مواظب بچههای کوچک خود باشند زیرا محلهای مستعد سقوط بدون حفاظ در این رستوران فراوان است آنچنان که با نوشتهای این نکته را تذکر دادهاند
پ ن:عکس اول سردر رستوران است
عکس دوم نمونه ای از کباب و دیزی رستوران است
عکس سوم نمایی از فضای بیرونی رستوران به همراه مخلفات همراه غذا است
عکس چهارم نقاشی است بر روی کاشی دیوار رستوران که شباهت عجیبی به فضای داخلی سفره خانه داشت