سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تابوت بیل گیتس

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:47 صبح

 

مدرنترین تابوت  با تجهیزات کامپیوتری  برای بیل گیتس ساخته شد...

تابوت بیل گیتس ..


عاشقانه ها!!!

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

 

 

بگی نگی دوست دارم دلـبرکم

بــخـای نــخـای خـاطرخـاتـم خوشـگلـکم

 

دل من بی حرفای قشنگ تو زود میمیره

آخه هی بـهم میـگی،عشق تکم،عشق تکم

 

بی تو تنها مـیمونم تو رویـاهام

آخه تـو زیـبـاتـریــن بهـــونمی ای گلـکم

 

غمگین و خسته میشم اگه بـری

اخه من صـدای پاتوکـم دارم بی تو تـکم

 

صدف بی مروارید صدف نشد

آخه من عاشق مروارید صاف تو سینشم

 

دل صاف و ساده کم پیدا میشه تو این زمونه

صـدفم دلـترو محـکم بگـیرو سـاده بمون واسم همیشه

 

 




بقیه  عکسها رو توی ادامه مطلب ببینید  


بدون شـــــــــــرح!!!

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

 


نقاشــــــی های مرواریــــــــد!!!

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

 سلام به همه دوست جونای گلممطلب طنز زن بلاست رو برداشتم خیلی از دوست جونا بهم گفتن که با خدا شوخی نکن ولی خدا خودش میدونه که من اصلا قصد شوخی با خدا رو نداشتم و ندارم چون خدا واسم خیلی عزیزه و من با عزیزام شوخی نمیکنم به هر حال مطلب رو برداشتم که دیگه کسی گله و شکایت و نصیحت نکنه توی این پست نقاشی های آبجی کوچیکمو گذاشتم حتما واسش نظر بدین خیلی وقته که میگه نقاشیهامو برای پست جدیدت بزار ولی من ...

لطفا با نظراتتون دلگرم و خوشحالش کنید



 

 

 

 

 



 


هفت نصیحت مولانا

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

گشاده دست و جاری باش مثل رود

با شفقت و مهربان باش مثل خورشید

عیب ها را بپوشان مثل شب

در هنگام عصبانیت خاموش باش مثل مرگ

متواضع باش و کبر نداشته باش مثل خاک

بخشش و عفو داشته باش مل دریا

برای خوب بودن دیگران خودت خوب باش مثل آینه  


اس ام اس و جوک

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

چه زیبا گفتم: دوستت دارم... چه صادقانه پذیرفتی...چه فریبنده آغوشت برایم باز شد. چه ابلهانه با تو خوش بودم. چه کودکانه همه چیزم شدی. چه زود به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی. چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم. چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی به من آمد. چه بی رحمانه در این جدایی سوختم.

 

 

بوسه مگر چیست؟فشار دو لب.... این که گنه نیست چه روز و چه شب... خواهش عشق است تمنای لب...

 

 

دلم واست پاره پوره شده ، دادم دوختند، حالا تنگ شده.

به ادامه مطلب برید


کوچولو های عاشق !!!

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

 

 

بقیه عکسها رو توی ادامه مطلب ببینیدنبینی ضرر کردی

 


شرایط ازدواج یک آقا پسر !!!

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:46 صبح

 

از کلیه دوشیزگان قدبلند زیباروی واجد شرایط زیر تقاضا داریم تقاضانامه‌ها و رزومه خود را جهت ربودن دل بنده به صورت پیغام در قسمت نظرات یا به وسیله ایمیل به نشانی بنده بفرستند.

بدیهی است پس از انجام بررسی‌های کامل، نام افراد دارای صلاحیت به وسیله همین تریبون اعلام خواهد شد.

نکته: ما تو کارمون پارتی بازی نداریم، یعنی لطفا از قرار دادن پول نقد در نامه یا پیغام خود بپرهیزید و هی نگید ما فامیل فلانی هستیم

شرایط پذیرش

1. سن بالاتر از 18سال و کمتر از 22سال باشد.
2. قد کمتر 165سانتیمتر و بالاتر از 175سانتیمتر نباشد.
3. افراد خیلی ترکه‌‌ای و زیادی چاق قابل پذیرش نیستند. (چون من حوصله رژیم چاقی و کلاس لاغری ندارم)
4. هر وقت من خواستم می‌ریم هر رستورانی که من گفتم. آبگوشت، کوفته، کله‌پاچه و میرزاقاسمی با کلی سیرترشی دوست دارم.
5. اهل کادو خریدن و هر روز لاو ترکوندن نیستم
6.اگر خدای نکرده، زبانم لال، خدا اون روز زو نیاره که ازدواج کردم و وبال گردنم شدی، مامانم اینا و مامانت اینا نداریم. خوشم نمیاد.
7. عمراً نفقه بدم. چهارده‌تا هم بیشتر مهر نمی‌کنم.
8. باید یک جایی کار کنی، یک کاری هم واسه عصر من گیر میاری چون حوصله مسافرکشی و رانندگی ندارم
9. بابات باید پولدار باشه تا من در صورت لزوم بتونم بتیغمش.
10. پول اضافی ندارم برای پوشک کامل بچه بدم. می‌ری کهنه و لاستیک می‌خری، خودت می‌شوری.
11. به مامانت می‌گی سیسمونی خوب بیاره
12. باید خوشگل باشی چون پول واسه لوازم آرایش نمی‌دم.
13. موهای وزوزی نباید داشته باشی، چون نرم‌کننده ایرانی الآن شیشه‌ای هزار تومن شده.
14. موهای خرمایی و مشکی رو ترجیه می‌دم.
15. نباید ورزشکار باشی چون قدرتت خیلی زیاد می شه !.
16. اگه سر کار بری یا کاری داشته باشی نباید دیرتر از 5 خونه باشی.
17. از الان باید کلاس آیروبیک بری تا چندسال دیگه بد هیکل نشی، پولشم از بابات بگیر. من 10سال دیگه زن شکم گنده نمی‌خوام
18. باید فال قهوه بلد باشی بگیری، چون من دوست دارم.
19. مانتوی تنگ نمی‌پوشی
20. دوستات رو هم هر روز نمیاری خونه. فهمیدی.
21. یک ماشین ظرف‌شویی هم قاطی جاهازت بذار. دوست ندارم پوستم خراب بشه.
22. لازم نیست واسه یک خونه 50متری، جاهاز خونه 200متری بخری.
23. من مبل تختخواب شو دوست دارم

حالا در خدمتیم
.
.
.
.
.
.
.
.
.

به نظر شما شرطی مونده ؟ "هر کی شرایط رو داره اعلام کنه


کوچه های خاطره

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:44 صبح

از کوچه های خاطره عبور می کردم دوش ، بوی یاس می داد و مریم
تو بودی و ماهتاب ... من بودم و شب ... راز بود و نیاز ...
دست فواره ی خواهش شد در حریم حضورت ، نجوای تو بود و سکوت من
در پاسخ کلامت کتاب سخن را باید بست ، گوش باید سپرد به لالائی عاشقانه ات
من بودم و تب تو بودی و خنکای بامداد ...
دیشب آخر دمی چند را مهمان خوابم گشته بودی اینک اما من مانده ام و حروفی گنگ،
تنها با همان زخم های مکرر و بی درمان دیروز های تلخ .
کاش باز هم قدم بگذاری بر دیدگانم
بر سرای دلی بی تاب
بر غریبستان دل
بر این کوچه ی دلتنگی ام ...


یاس مهربونم بی تو میمیرم

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/9 9:44 صبح

زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگه عشق نیست چرا عاشقیم

دکتر شریعتی

--------------------------------------------------------------

می توان با یک گلیم کهنه هم روز را شب کرد و شب را روز کرد می توان با هیچ ساخت می توان صد بار هم مهربانی را، خدا را، عشق را با لبی خندانتر از یک شاخه گل تفسیر کرد می توان بیرنگ بود هم چو آب چشمه ای پاک و زلال می توان در فکر باغ و دشت بود عاشق گلگشت بود: میتوان این جمله را در دفتر فردا نوشت خوبی از هر چیز دیگر بهتر است.

--------------------------------------------------------------

رنج تلخ است ولی وقتی آن را به تنهایی می کشیم

تا دوست را به یاری نخوانیم،

برای او کاری می کنیم و این خود دل را شکیبا می کند

--------------------------------------------------------------

بیتوته ای زیر پلک چشمانت بنا کرده ام و با مردمان چشمت به زندگی نشسته ام پس هیچگاه چشمانت را به گریه وا مدار زیرا در یک چشم بر هم زدن سقف آرزوها بر سرم آوار خواهد شد.

--------------------------------------------------------------

در شهر ترانه هایم به دنبال اکسیر میگردم? اکسیری از عشق تا بتوانم قلب مرده ام را به زندگی ابدی پیوند بزنم ?به روزگاری دور از سردی و سیاهی. اکسیری که نور زندگی را بر آسمان آبی بی کران بتاباند و هر شب روزنه های بهشت را بر گنبد کبود نمایان سازد و انگاه دوباره عطر گل یاس از کوچه های صداقت بلند شود و بوی متعفن دروغ را از بین ببرد، اکسیری که شفابخش  پرندگان بال شکسته باشد تا دوباره نغمه ی «عشق» را در اوج آسمان بسرایند


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >