سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی ماهیت انباشتگی دارد، پس هوشیار باشید!

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

اگر یک قورباغه تیزهوش و شاد را بردارید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید، قورباغه چکار می کند؟ بیرون می پرد! در واقع قورباغه فورا” به این نتیجه می رسد که لذتی در کار نیست و باید برود! حالا اگر همین قورباغه را بردارید و داخل یک ظرف آب سرد بیندازید و بعد ظرف را روی اجاق بگذارید و به تدریج به آن حرارت بدهید، قورباغه چکار می کند؟ استراحت می کند… بله دقیقا”… چند دقیقه بعد به خودش می گوید: ظاهرا” آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است…!

نتیجه اخلاقی داستان:

زندگی به تدریج اتفاق می افتد، ما هم می توانیم مثل قورباغه داستانمان بی خیال باشیم و وقت را از دست بدهیم و ناگهان ببینیم کار از کار گذشته است! همه ما باید نسبت به جریانات زندگیمان آگاه و بیدار باشیم.

سوال:

اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده اید، نگران نمی شوید؟ البته که می شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید: “الو، اورژانس، کمک، کمک من چاق شده ام“ اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و… آیا باز هم همین عکس العمل را نشان می دهید؟ نه! با بی خیالی از کنارش می گذرید. برای کسانی که ورشکست می شوند، اضافه وزن می آورند یا طلاق می گیرند، یا آخر ترم مشروط می شوند! این حوادث دفعتا” اتفاق نمی افتد. یک ذره امروز، یک ذره فردا و سرانجام یک روز هم انفجار… و سپس می پرسیم: “چرا این اتفاق افتاد؟” زندگی ماهیت انباشتگی دارد، هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید.

این داستان به ما هشدار می دهد، که مراقب تمایلات خود باشیم، ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: دارم به کجا می روم؟ آیا من سالمتر، مناسب تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته ام هستم؟ و اگر پاسخ منفی است، بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم.

برگرفته از کتاب: آخرین راز شاد زیستن - اندرو متیون


داستانی کوتاه ولی عاشقانه

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.

جملات قصار

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

در پایان زندگی ، از روی تعداد مدرک هایی که گرفته ایم ، مقدار مالی که اندوخته ایم و کار های بزرگی که به انجام رسانده ایم ، در باره ی ما قضاوت نخواهد شد ،بلکه از ما خواهند پرسید :

 آیا گرسنه ای را سیر کردی ؛ برهنه ای را لباس پوشاندی و بی خانه ای را پناه بخشیدی " . گرسنه ی نه فقط لقمه نان که گرسنه ی عشق ، برهنه ی نه فقط از تن پوش که برهنه از عزت و احترام انسانی و بی خانه ای نه فقط از خشت و گل که بی خانمان به سبب طرد و رانده شدن     

 مادر ترزا


تصاویری از خطرناک ترین جاده

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

جاده خطرناک

 برای دیدن ادامه عکس ها روی ادامه مطلب کلیک کنید


کوهپیمایی

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

صعود از کوه ورزشی توأم با راه پیمایی است که رکن و پایه اصلی آن حرکت است. آیا می توان در کوه به راحتی قدم برداشتن در خیابانهای شهر حرکت نمود؟
آیا در این جا نیز می توان پای خود را به زمین ساییده و یا یک پای را جلوی پای دیگر قرار داده و به عبارتی سر به هوا قدم برداشت؟ مسلماً خیر.
فرق عمده این است که مسیرهای کوهستانی خیلی به ندرت دارای سطح صاف و هموار است و از این جهت شخص می باید قدمهای خود را کنترل و تنظیم نماید.
گامهای متعادل از خستگی زودرس جلوگیری و انرژی شما را حفظ می نماید. در این نوع حرکت هیچ وقت نباید پای را به زمین سایید یا استخوانها و عضلات را بی جهت به حرکت درآورد. حفظ تعادل باید به صورتی عملی شود که در صورت احساس سستی زمین زیر پا، بلافاصله خود را به عقب کشیده و حرکات بعدی بدن را تحت کنترل درآورد. اینجاست که به اهمیت راه پیمایی صحیح در کوهستان واقف می گردیم.

عوامل مؤثر در راه پیمایی
تعیین روش صحیح راه پیمایی با عوامل متعددی از جمله قدرت جسمی، میزان بار، مسافت و زمان در ارتباط می باشد. لذا برای راه پیمایی صحیح در مناطق گوناگون، نمی توان به شرایطی واحد و یکسان دست یافت ولی عوامل اساسی و مهمی که در راه پیمایی صحیح نقش تعیین کننده ای دارد را می توان به ترتیب زیر بیان نمود.

الف ـ سرعت راه پیمایی و تعیین درستی آن.
ب ـ اتخاذ روشی که بر اساس آن سرعت راه پیمایی تنظیم و انرژی بدن ذخیره گردد.
ج ـ استراحت های لازم در خلال راه پیمایی.


الف : سرعت راه پیمایی
توجه به دو قسمت از بدن که کنترلهای جداگانه ای را بر روی اندام اعمال می نمایند به ما کمک می کنند تا به درستی سرعت قدم زدن خود پی ببریم، در درجه اول : «قلب»، زیرا هرکس به همان سرعتی می تواند حرکت کند که ضربان قلبش اجازه می دهد، هنگامی که قدم برداشتن مستلزم تلاش زیاد و همراه با افزایش ضربان قلب است این امر نشان دهنده این واقعیت است که سرعت راه پیمایی زیاد ایت. دوم: «ریه ها»، چون شخص می تواند آن مقدار سرعت داشته باشد که ریه هایش اجازه می دهند، مسلماً وقتی که ریه ها با ناامیدی و تلاش زیاد دنبال هوای تازه هستند می توان نتیجه گرفت که سرعت زیاد است. وجود هر یک از نشانه های فوق باعث می شود که از سرعت راه پیمایی بکاهیم. لذا به خاطر ارتباط مستقیم توان پاها در راه پیمایی با میزان ضربان قلب و تنفس ریه ها، معروف است که پاهای کوه نورد قلب و ریه دوم او می باشند. سرعت در خلال راه پیمایی متغیر است. در شروع راه پیمایی مخصوصاً در صبحها بهتر است که آهسته حرکت نمائیم تا بدن بتواند به خواسته های ما آگاهی یافته و هماهنگی در بین فعالیت اعضای مختلف از جمله چشم، پا، قلب و ریه ایجاد گردد. بعد از مدتی راه پیمایی شخص آمادگی بیشتری یافته و با نشاط و قدرت بدنی خوبی حرکت می نماید. در واقع ارتباط چشم، پا، قلب و ریه به نحو مطلوبی برقرار گشته و پا به جریان افتادن خون در بدن عضله ها و اعصاب مربوطه نرم گشته و تحرک بیشتر و بهتری برای عکس العمل نشان می دهند.

ب : تنظیم سرعت و ذخیره سازی انرژی
برای آشنایی با نحوه حرکت صحیح در شیبها، تصور نمایید که در پایین پلکانی با تعدادی پله ایستاده ایدبرای شروع زانوهایتان را حتی المقدور به عقب متمایل نموده و مفصل زانوها را تا حد امکان باز و در یک راستای مستقیم و عمود بر زمین قرار دهید. سپس یک قدم به جلو برداشته و پای عقب را همان گونه راست و به حالت ثابت نگاه دارید. بعد از قرار دادن یا روی اولین پله پای دیگرتان را حرکت داده و قدم بعدی را بردارید. این بار پایی را که روی اولین پله قرار گرفته می باید به حالت راست و ثابت نگهدارید. این تعویض پاها می باید در تمام طول راه پیمایی رعایت گردد. تا بدین ترتیب سنگینی وزن شما مستقیماً بر روی استخوانهای پا قرار گرفته و فشار حاصل حتی المقدور به زمین منتقل گردد. بدین ترتیب هر یک از پاها در حین قدم برداشتن برای لحظه ای فرصت استراحت پیدا می کنند. بهتر است که این حرکت را بر روی پله تمرین نموده و سپس آن را در کوه نیز تجربه نمایید. در راه پیمایی گامها باید به صورت موازی برداشته شود وابتدا کف پا و سپس پاشنه پا بر روی زمین قرار گیرد. بنابراین نباید پنجه پا را از قسمت خارجی و یا ابتدا از پاشنه آن بر روی زمین قرار داد. عضلات پا وظیفه به حرکت درآوردن اهرمها و مفصلها را به عهده دارند، نه تحمل سنگینی و فشار حاصله از وزن بدن، بدین خاطر توجه به اندازه گامها و فاصله آن با زمین در راه پیمایی بسیار مؤثر می باشد. در انجام حرکات ورزشی اندازه های طبیعی بدن نقش به سزایی داشته و به تجربه ثابت شده که اندازه گامهای هر شخص در راه پیمایی برابر با اندازه طبیعی کمر وی می باشد. فاصله گامها از زمین نبایستی از قوزک پا بیشتر باشد چون در غیر این صورت عضلات در هنگام جابجایی و قدم برداشتن انرژی بیشتری مصرف نموده و زودتر خسته و ناتوان می گردند. دقت بر مسیر راه پیمایی از طریق چشم بسیار حائز اهمیت است و نمی تواند به صورت یک عادت و عمل عادی درآید. کوهستان محیطی است که تحت تأثیر نیروهای طبیعی فراوانی قرار دارد و به عنوان مثال مسیری که یک بار قبلاً تجربه کرده ایم ممکن است بر اثر ریزش کوه، جاری شدن سیل، فرود آمدن بهمن و ده ها عوارض دیگر دگرگون شود. نادیده گرفتن نکات یاد شده فوق ممکن است باعث صدمه دیدن عضلات و مفاصل گردد.

ج : استراحت در خلال راه پیمایی
در طول ساعات اولیه روز وقتی که هنوز بدن خسته نشده توقفها باید خیلی کم و کوتاه باشد. برای استراحت کنندگان بهتر است در حالت ایستاده قرار گیرند و با تکیه بر یک درخت یا تخته سنگ کوله را از دوش خود بردارند و روپوش به تن کنند و تنفس عمیق انجام دهند و در طول ساعات بعدی راه پیمایی بدن نیازمند استراحت کاملتر است و در این حال راه پیمایان می توانند در یک جای مناسب نشسته و در حالی که پاها صاف و کشیده بر روی زمین قرار دارد، شخص می تواند خوردنی و نوشیدنی از نوع قندی میل نماید. از نظر روانی بهتر است که در بالای شیب استراحت نمایید نه در پایین آن و سعی کنید محلی را انتخاب نمایید که مشرف به مناظر خوبی باشد و امکان عکس برداری را برای شما فراهم سازد. انجام این کار، فکر شما را از پاها و عضلات خسته تان باز می دارد. در مناطق مشرف به باد استراحت ننمایید چون وزش باد و هوای سرد عضلات شما را به سرعت می بندد.

چگونگی حرکت در راه پیمایی های طولانی:
در کوه پیمایی، قدمهای متعادل و آهنگ ثابت و سرعت یکنواخت رکن اساسی می باشند. چنانچه یک روش کوه پیمایی بسیار مهم را خواسته باشیم تعیین کنیم که بر اساس آن سرعت راه پیما تنظیم و انرژی ذخیره و به طور متعادل مصرف گردد آن روش قدم برداشتن توأم با استراحت می باشد. راه پیمایی در کوهستان همراه با صرف انرژی زیاد است لذا پا و ششها احتیاج به یک زمان کوتاه استراحت در خلال حرکت پیدا می کنند. در قدم آهسته همان طور که در هر گام یک لحظه و مکث وجود دارد، تعداد تنفس می باید با این جریان تطبیق داده شود. به طور مثال در شرایط معمولی هر سه یا چهار گام یک عمل دم و هر سه یا چهار گام دیگر با عمل بازدم هماهنگ می گردد، در یان مثال گامها سریعتر از ریه های شخص عمل می کند و در واقع گامها باید در مکث بوجود آمده استراحت کنند لکن در ارتفاعاتی که هوا رقیق است ریه ها احتیاج به مکث دارند و در ازاء هر دو، سه، یا پنج نفس یک قدم برداشته می شود. در ارتفاعات بالا کوه نوردان می باید آگاهانه نفس عمیق و سریع و پشت سر هم بکشند در ارتفاعات پایین عضله های پا هستند که احتیاج به زمان بیشتری جهت کسب انرژی دارند. یک عامل مهم در راه پیمایی توأم با استراحت، هماهنگی فکری و روحی می باشد. وقتی که قله همانطور دور و غیرقابل دسترس به نظر می رسد. شخص می باید به این روش اعتماد نماید که مسافتهای باقی مانده را به کندی ولی پیوسته پشت سر بگذارد. در این نوع حرکت گامها می باید آهسته تر از مواقع معمولی برداشته شود، به نحوی که نفس کشیدن مانع صحبت کردن نشود. اگر در هنگام حرکت دچار تنگی نفس بشویم و نتوانیم براحتی با دیگران صحبت نماییم می توان نتیجه گرفت که سرعت قدم برداشتن زیاد است. قدم برداشتن آهسته و متعادل، احتیاج به استراحت ثابت و ایستای کمتری پیدا می نماید و بسیار بهتر از قدم برداشتن سریعی است که مستلزم تعداد استراحت بیشتری می باشد یک کوه پیما می باید بدون نیاز به استراحت، لااقل برای مدت یک ساعت راه پیمایی نمودن بتواند بر روی شیبهای تند با هماهنگی قدم برداشته و تنفس خود را کنترل نماید. یک نفر مبتدی نباید بیشتر از ده کیلومتر در روز راه پیمایی نماید مخصوصاً در شرایطی که ارتفاع بیشتر از 1500 متر باشد. در مناطق برفی و قلوه سنگی این مقدار به تناسب کاهش می یابد.

نحوه حرکت در سرازیری
اولین مرحله آمادگی هنگام حرکت در سرازیری این است که داخل پوتین جوراب ضخیم و نرم دیگری پوشیده و با بستن محکم بندکفش از حرکت اضافی پا در پوتین جلوگیری نماییم.

مراحل چهار گانه حرکت در سرازیری

قدمهای برداشته شده در سرازیری می باید متعادل تر از قدمهایی باشد که تنها تحت تأثیر قوه جاذبه قرار می گیرد و بی اختیار برداشته می شود.

پا در هر قدم با زانوی شکسته بر روی زمین قرار می گیرد و پاها مرتب و متواتر در کنار یکدیگر حرکت می نمایند. راه پیمایی در سرازیری هیچ کجا به اندازه راه پیمایی در سربالایی مشکل نیست ولی نباید شدت جراحات وارده را در سرازیری نادیده گرفت.

در سرازیری است که خراشهای پوستی ایجاد می شود و مفصل زانوها جابجا شده مچ پا می پیچد، لذا سرعت راه پیمایی در سرازیری نباید خیلی بیشتر از سرعت سربالایی باشد.

در سرازیری شخص باید گامهای خود را با اختیار و کنترل شده بردارد و به دلیل همین کنترل حرکت است که شخص باید به میزان سرعت خود دقت نماید. معروف است که کامیون با هر دنده ای که در سربالایی می رود حداکثر با یک دنده سبکتر از آن در سرازیری به آن توجه کند و همچنین به استراحت در سرازیری به همان اندازه استراحت در سربالایی اهمیت دهد.

تنفس صحیح در کوه
تنفس باید عمیق و به طریقه صحیح صورت گیرد برخلاف آن چه اکثر اشخاص انجام می دهند حجم ششها نباید از طرفین افزایش یابد در اثر این نوع تنفس غلط حجم قفسه سینه افزایش می یابد.
در تنفس صحیح حجم ششها از ناحیه تحتانی افزایش یافته که این امر با افزایش حجم شکم همراه است. این شکل تنفس در ناحیه شکم به صورت ضربان مشخص و روشنی قابل رؤیت می باشد.
لذا از نظر راحتی هیچ وقت نباید کمر را محکم با کمربند و مانند آن بست، کمربند می باید در پایین ترین حد ممکن بسته شود، در این روش باید سعی گردد هوای دم به تحتانی قسمت ریه ها هدایت و انباشتگی ریه ها از هوای دم انجام پذیرد. عمل بازدم بعد از یک مکث چند ثانیه ای و حداقل سه ثانیه به دنبال عمل دم با فشار پرده دیافراگم به قسمت تحتانی ششها به طور کامل با حداکثر تخلیه صورت بگیرد.

گام برداری در کوه ( صعود )

 بدن در هر حالتی ایستاده بر سطح افق عمود باشد.

 تمامی کف پا روی زمین قرار گیرد , باستثناء شیبهای تند که با نوک پا گام بر می داریم , استفاده از نوک پاموجب خستگی زودرس عضلات پا میگردد.

آهنگ حرکت یکنواخت , قدم ها یکسان و با ریتم منظم حرکت میکنیم.

 ابتدا پنجه و بعد پاشنه پا روی زمین قرار میگیرد.

در هر گام پای تکیه گاه صاف سپس پای بعدی از زمین برداشته شود ( نباید با زانوی خم صعود کرد )

 فاصله پاها نباید از یکدیگر زیاد باشد.

-تنفس از طریق بینی انجام شود زیرا تنفس از دهان باعث خشگی گلو, تشنگی و در هوای سرد سرماخوردگی و عفونت گلو میگردد .

 در شیب های تند و ارتفاعات بالا با هر گام دم و با گام بعدی عمل باز دم را انجام میدهیم.

 پس از هر یک ساعت حرکت پنج دقیقه استراحت لازم است.

برای هر صعود مهم ترین مسئله تقسیم صحیح انرژی می باشد.

- روش بازگشت ( گام برداری در فرود )

 پا از زانو کمی خم و با انعطاف حرکت میکنیم.

ابتدا پاشنه و سپس پنجه پا را روی زمین قرار میگیرد.

اگر شیب تند است , به روش پلکانی و از پهلو با بقل پا فرود میآییم.

 در شن اسکی ها , باید بدن را کمی خم و پاشنه پا را در شن فرو کرده فرود میآییم.

چگونه حرکت کنیم؟

فرمول کلاسیک آن عبارتند از:

- هماهنگی قدم با نفس , تنظیم سرعت حرکت با شیب و سختی مسیر.

- در تابستان استراحت در فواصل معین و در جاهای بدون باد.

- در زمستان حرکت مداوم.

- نه خیلی سریع و نه خیلی آهسته ( معمولأ ابتدا آهسته و پس از گرم شدن تندتر ).

- حرکت با چشم باز, با توجه به اطراف و مسیر بازگشت و با توجه به فواصل و موانع و زمانها .

- در صورت لزوم یادداشت برداری و جمع آوری هر چه بیشتر اطلاعات.

- با احتیاط و بدون خطر کردن زیاد.

هنگام کوهنوردی باید انرژی خود را به گونه ای تقسیم کرد تا کمتر خسته شویم. تند راه رفتن در سربالایی ها به ویژه در کسانی که فاقد آمادگی جسمانی لازم اند یا این که کوله پشتی سنگین با خود به همراه دارند، نه تنها باعث تنگی تنفس خواهد شد بلکه مصرف انرژی بیشتری را می طلبد. اگر این عمل ادامه یابد ، شخص کوهنورد به اصطلاح خواهد برید. بیشتر کسانی که در کوه : می برند آن هایی هستند که انرژی خود را به خوبی تقسیم نموده اند.

طول قدم یک کوهنوردی باید با در نظر گرفتن قد و عوامل دیگری همچون شیب مسیر تنظیم شود. در مکان های تقریبا تخت که شیب اندکی دارند ، می توان قدمهای بلندی برداشت. ولی در سربالایی ها و مکان های پرشیب باید فاصله قدمها را کوتاه تر در نظر گرفت تا خستگی به کمترین میزان خود برسد.

هنگام راهپیمایی باید تمام سطح پا روی زمین گذاشت . اما در بعضی از سربالایی ها می توان فقط از قسمت جلویی پا نیز استفاده کرد.

یکی از نکات بسیار مهم در کوهپیمایی، تنفس صحیح نگام صعود و فرود است . زیرا که با تنفس صحیح، اکسیژن کافی به بدن خواهد رسید. به خصوص که در ارتفاعات به دلیل کم شدن میزان هوا ، بدن نیاز به مصرف انرژی بیشتری برای کسب اکسیژن مورد نیاز خود دارد. هنگام دم می توان هم از بینی و هم از دهان استفاده نمود ( با نسبت 70 به 30 درصد ). استفاده صرف از بینی با توجه به تمام مزایایی آن ، به دلیل حجم هوای ورودی کمتر ، گاهی اوقات امکان پذیر نیست (1).

هنگام بازدم باید هوای درون ریه ها را محکم از دهان خارج کرد ( بازدم قوی ) تا بتوان از حجم هوای مرده داخل ریه ها تا حد امکان کاست و هوای پر اکسیژن را جایگزین نمود . تعداد دم و بازدم ، به عواملی چون ارتفاع ، آمادگی جسمانی ، شیب مسیر ، طول قدم ها حجم ریوی ، میزان رطوبت هوا و در نهایت نحوه قرار گیری سر و گردن بستگی دارد.

معمولا نمی توان مدت زمان طی یک مسیر معین را با دقت کامل تعیین کرد . اما روش هایی وجود دارد که می توان با استفاده از آن ها این زمان را با دقت قابل قبولی به دست آورد . یکی از این روشها به ریالائده نای سمین (Naismith"s Rule) معروف است . با استفاده از این قانون و داشتن نقشه های بزرگ مقیاس ( مقیاس 5000/1 یا بزرگتر) می توان قبل از انجام یک برنامه تقریب خوبی برای زمان انجام آن برنامه به دست آوریم .

قائد نای اسمیت برای تخمین زمان انجام یه برنامه :

·       برای هر 5 کیلومتر راهپیمایی در مسیرهای تخت و ساعده 1 ساعت در نظر می گیریم.

·       برای هر 3 کیلومتر کوهپیمایی در شیب ها که شما را به تقلا وا می دارد ، 1 ساعت در نظر می گیریم.

·       برای هر 1 کیلومتر مسیر ناهموار ، بوته زار انبوه، برف نرم ، شن زار، 1 ساعت در نظر می گیریم.

·       به ازای هر 500 متر افزایش ارتفاع ، 1 ساعت به زمان کل اضافه می کنیم.

·       به ازای رهر 1000 متر کاهش ارتفاع ، 1ساعت به زمان کل اضافه می کنیم.

·       در ممجموع به ازای هر 5 ساعت نیز 1 ساعت اضافی برای اوقات تلف شده و استراحت در نظر می گیریم.

باید عادت نماییم تا بعد از حدود 2 ساعت کوهپیمائی مداوم حدود 10 تا 15 دقیقه استراحت کنیم تا بدن ما بتواند خود را برای فعالیت بعدی آماده کند .

در موقع عبور از سطوح شیب دار باید عمود بر سطح حرکت نماییم در این حالت پاها را نیز عمود بر سطح افق قرار داد.

در شیب می توان از باتوم راهپیمائی نیز استفاده نمود.

تا حد امکان از صعود در شیب های پر از سنگریزه و شن اجتناب نمایید چرا که با صرف انرژی زیاد مسافت کمی را خواهید پیمود . در این جور مکان ها باید جایی را انتخاب کرد تا شخص به عقب لیز نخورد ، هنگام پایین آمدن از این نوع سطوح باید اول پاشنه پا را روی زمین گذاشت .

هنگام پاین آمدن از شیب های تند بهتر است فاصله قدم ها را کوتاهتر انتخاب نماییم. رعایت فاصله مناسب با نفر جلویی نیز از واجبات است . به طوری که اگر نفر جلویی ناگهان ایستاد ، تعادل نفر قبلی به هم نخورده و احتمالا به نفر جلو برخورد نکند. از سویی اگر تعادل نفر عقب به هم خورد ، نفر جلویی فرصت کافی برای عکس العمل داشته باشد . باید به خاطر بیپاریم که هنگتم پایین آمدن متناسب با میزان شیب مسیر زانوها را خم و بالاتنه را نیز به شرط آن که مرکز ثقل بدن هنوز داخل سطح اتکای بدن بماند. ه جلو متمایل کنیم.

شیب های بیش از 20 درجه را چه هنگام صعود و چه هنگام فرود حتما به صورت مارپیچ (زیگ زاگ) طی نمایید. زیرا در این صورت فشار وارد بر بدن بسیار کمتر می شود به یاد داشته باشید که هر چه شیب تند تر می شود، زاویه بین دوخط زیگزاگ کمتر و طول مسیر زیگزاگ کمتر و طول مسیر زیگزاگ با توجه به پهنای منطقه مانور بلندتر می شود.

هنگام بالارفتن از شیب بهتر است که از پاکوب ها  برای طی مسیر استفاده شود و حتی المقدور از مسیرهای نامشخص پرهیز گردد.

مسیرهای با شیب کم را می توان به طور مستقیم بالا رفت . این مسیرها اکثرا مسیرهایی هستند که از گذشته های دور اهالی کوهپایه نشین آن منطقه ، در شرایط هوایی مناسب ، به دلایل متفاوت در آن تردد می کردند که اکنون مورد توجه کوهنوردان قرار گرفته است . این گونه مسیرها غالبا در کنار رودها یا کَمَربُر کوه ها قرار دارد.

به هر روش که در حال بالارفتن از شیبی باشیم باید پای باردار بعد از هر گام همیشه به صورت مستقیم قرار بگیرد. این عمل باعث می شود تا فشار وزن بدن از روی ماهیچه های پا خارج و به استخوان ها و تاندوم ها منتقل شود. در غیر این صورت ماهیچه های پا باید دائماً وزن بدن را تحمل کنند. که این امر سبب خستگی زودرس خواهد شد


اسالم

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

اول میری شهرستان تالش تو استان گیلان ... بعدش میری اسالم و جاده ی اسالم خلخال رو میگیری و میری ... یه جاده ی کوهستانی تو مایه های عباس آباد کلار دشت

 

 

البته بعضی وقتا هم فقط مه داره و هیچی دیده نمیشه

 

 

حدود 20 کیلومتر که رفتی میرسی به یه جاده ی فرعی که اولش تابلو زده نهالستان پیرسون ... برو اون تو

 

 

یه نیم ساعتی که رفتی   دیگه باید ماشین رو بزار ی  یه کنار و بر ی تو جنگل
(
تنهایی یه نموره ترسناکه )

 

 

بعدش میری بالا و بالا و بالا تا اینکه جنگل تموم بشه و برسی به مراتع

 

 

بازم ادامه بد ه و بر و بالا و بالا و بالا تا اینکه بری تو ابرا و دیگه هیچی دیده نشه

 

 

همینجوری ادامه بد ه و بر و و برو و برو و برو تا اینکه برسی اون بالا و بهو با خودت بگی اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ

 

 

و بلکه هم مااااااااااااااااااا

 

 

و بعد یه نفس عمیق میکشی و همه چی زیبا میشه و عشق به زندگی و


قدرت اندیشه

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگیمی کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که میتوانست به او کمک کند در زندان بود. پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :  
 
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل میشد . من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم میزدی . 
  دوستدار تو پدر 
 
پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد :

پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن, من آنجا اسلحه پنهان کرده ام .

 4 صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و
افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه
اسلحه ای پیدا کنند .
پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟ پسرش پاسخ داد : 
پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجامی توانستم برایت انجام بدهم . 
  

در دنیا هیچ بن بستی نیست. یا راهی‌ خواهم یافت، یا راهی‌ خواهم ساخت.


حکایت

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

قطاری که به مقصد خدا می رفت، کمی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهانیان کرد و گفت: مقصد ما خداست. کیست که با ما سفر کند؟ کیست که رنج و عشق را بخواهد؟ کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن؟

قرنها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر ان قطار سوار نشدند. از جهان تا خدا..... هزار ایستگاه بود. در هر ایستگاه که قطار می ایستاد کسی کم می شد. قطار میگذشت و سبک میشد...... زیرا سبکی قانون راه خداست.

قطاری که به مقصد خدا می رفت. به ایستگاه بهشت رسید.پیامبر گفت:اینجا بهشت است. مسافران بهشتی پیاده شوند. اما اینجا ایستگاه اخر نیست.

مسافرانی که پیاده شدن.  بهشتی شدند. اما اندکی بازهم ماندند..... قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند.

انگاه خدا رو به مسافرانش کرد وگفت: درود بر شما.... راز من همین بود. آنکه مرا میخواهد در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد.

و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسید دیگر نه قطاری بود و نه مسافری.


اصطلاحات و واژهای کوهنوردی

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

اصطلاحات و واژه های کوهنوردی

1

horn - aiguille

قله سنگی

10

Glacier

یخچال

2

Ridge

گرده سنگی

11

crevasses

شکافهای عمیق یخچالی

3

arete

خط الراس سنگی

12

Lateral Moraine

سنگهای یخچالی جانبی

4

Cornice

نقاب

13

Snout

پوزه یخچال - انتها

5

Glacier Basin

توده یخچالی

14

Moraine Lake

آبگیر یخچالی

6

Seracs

برج یخی

15

Terminal Moraine

گلوگاه مورن

7

Fallen Seracs

برج یخی فرو ریخنه

16

Glacier Runoff

جریان آب یخچالی

8

Erratic Blocks

تکه سنگهای بزرگ پرت

17

Rock Band

باریکه یا نوار سنگی

9

Icefall

ابشار یخی ،توده یخ غلتان

18

Shoulder

نقاب - بهمن نشکسته
- شانه راه

 

 

 

19

Col

گردنه

مورن * Moraine : یخ اورد،(ز.ش ).سنگ وخاکی که در اثر توده یخ غلتان جابجا وانباشته شود،یخ سفت ،یخ رفت

20

Couloir

دهلیز

30

Towers - Gendarmes

برج / مناره های سنگی

21

Hanging Glacier

یخچال آویزان

31

Avalanche Chute

دالان و مسیر بهمن

22

bergschrund

شکاف یخچالی بالای یخچال

32

Avalanche debris

بقایای بهمن

23

Buttress

شکاف - دالان - دهلیز

33

Snowfield

پهنه های دائمی برف

24

Cirque - Bowl

چال - میدان -
محیط وسیع یخچالی

 

 

 

25

Headwall

اول دیواره

 

 

 

26

Flutings

شیارهای یخی

 

 

 

27

Ice Wall

دیواره یخی

 

 

 

28

Summit

قله

 

 

 

29

Ice Arete

خط الراس mix

 

 

 

برگرفته از وبلاگ نشاط کوهستان


برنامه روزانه ملتهای مختلف به شرح زیر اعلام می شود

ارسال  شده توسط  فرزاد 1 در 87/8/6 9:10 صبح

آمریکا
8 ساعت کار
8 ساعت استراحت
2 ساعت ماندن در ترافیک
2 ساعت تفریح ناسالم
2 ساعت تماشای تلویزیون
2 ساعت کار با اینترنت
فرانسه
8 ساعت کار
6 ساعت استراحت
2 ساعت قدم زدن در خیابان
4 ساعت کتاب خواندن
2 ساعت حرف زدن علیه تلویزیون
2 ساعت خندیدن
ایتالیا
4 ساعت کار
8 ساعت خواب
4 ساعت غذا خوردن
6 ساعت حرف زدن
2 ساعت خیابان گردی
آلمان
8 ساعت کار
8 ساعت خواب
2 ساعت اضافه کار
2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی
2 ساعت مطالعه
2 ساعت فکر کردن به خودکشی
کوبا
8 ساعت کار
8 ساعت تفریح
4 ساعت خواب
4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو
عربستان سعودی
8 ساعت تفریح همراه با کار
6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان
10 ساعت خواب
مصر
4 ساعت کار
8 ساعت خواب
8 ساعت کشیدن قلیان
2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم
2 ساعت حرف زدن در مورد گذشته
هندوستان
8 ساعت جستجوی کار
6 ساعت خواب
6 ساعت تماشای فیلم
2 ساعت جستجو برای محل خواب
2 ساعت برای رد شدن از خیابان
پاکستان
4 ساعت کار غیر مجاز
8 ساعت خواب در حین کودتا
8 ساعت اعتراض علیه کودتا
4 ساعت فرا ر از دست پلیس
ایران
8 ساعت خواب
8 ساعت استراحت
2 ساعت حرکت در ترافیک
1 ساعت کار
3 ساعت بحث در مورد گذران اوقات فراغت
2 ساعت بحث در مورد فلسفه و سیاست

<      1   2   3   4   5   >>   >